tag:blogger.com,1999:blog-7897774165125078562024-03-13T23:43:37.655-07:00وبنوشته های یک ایرانیمن از پذیرفتن حقیقت از هر منبع که بیابم، رویگردان نیستم (ابوریحان بیرونی)کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.comBlogger188125tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-20463799110872696442013-06-02T13:46:00.000-07:002013-06-02T14:34:04.594-07:00مناظرات تلویزیونی میان کاندیداها و آنچه در پس ذهن ولی فقیه می گذرد<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">پس از ٤ سال دوباره انتخابات دیگری برگزار می شود، دقیقا ٤ سال از آن انتخابات بحث برانگیز و پر سر و صدا که منجر به شورش مردم شد می گذرد. موسوی و کروبی که دو عضو اصلی حکومت و از کاندیداهای ریاست جمهوری سال ٨٨ بودند پس از گذشت بیش از ٢ سال هنوز در زندان (حصر خانگی) هستند و هیچ خبری از آن ها در دست نیست. حالا باز شاه اعظم، حضرت خامنه ای انتخابات دیگری برای این جماعت فراموشکار هفتاد و اندی میلیون نفری تدارک دیده است. از میان خیل شرکت کنندگان در آزمون مقام اجرایی ولی فقیه، ٨ نفر به صورت دست چین انتخاب شدند. اما نه! انسان ها سنگ نیستند و ممکن است خاصیت روباتی خود را بشکنند و از کنترل عروسک چرخان مملکت که هیچ گاه قائل به گفتگو با هیچ رسانه ای نیست، خارج شوند. پس باید با در نظر گرفتن سابقه هر کدام از این ٨ نفر صدا و سیمای حکومت اسلامی که بی شک بلندگوی شاه فقیه است، مناظره ای برگزار کند. این حقیر شک ندارم که مقام عظمای ولایت در حالی که در جلوی تلویزیون لمیده است و تخمه می شکند و همزمان لبخندی بر لبان دارد و دستی به ریش هایش می کشد، مناظره های تلویزیونی را نگاه می کند. مشاوران ارشد وی در برابر هر کدام از صحبت های کاندیداهای خود آقا، نت برداری می کنند و در برابر آن ها به بحث می نشینند. بلاخره مقام رهبری جانشین انبیا و امامان شیعه است. در پس ذهنیت آخوندهای شیعه به خوبی می گذرد که این مسایل انتخابات یک تقیه مسخره در زمان کنونی است و پشیزی هم نمی ارزد، منتهی اداره کننده اصلی کشور نیاز به یک نماینده اجرایی دارد، و می بایست میان تمام تایید صلاحیت شده ها باز کسی انتخابات شود تا نظرش به شاه فقیه نزدیک تر باشد تا وی بهتر بتواند دارت هایش را به سمت هدف پرتاب نماید.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">من گمان می کنم که مناظره های انتخاباتی اصولی برنامه ایست که بیشتر خود رهبر و مسئولان امنیتی را به شناخت بهتر برای انتخاب هر کدام برساند. هاشمی رفسنجانی را هم رد صلاحیت کردند چون اصلا رهبر صد در صد معتقد بود که به وی به عنوان نماینده اجرایی نیازی نخواهد داشت و تایید صلاحیتش هزینه را بیشتر و کار را برای وی سخت تر خواهد کرد. حال باید برای انتخاب این ٨ نفر بیاندیشد. اگر نتیجه رای ها همانی باشد که وی می خواهد خب چه بهتر، ولی از آنجایی که این احتمال شاید وجود نداشته باشد باید تقلب دیگری را برنامه ریزی کند. کلا اول و آخر بلاخره خود اوست، نماینده اجرایی مملکتش هم باید کسی باشد که او می خواهد.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">گمان مخلص این است که رهبر پس از جمع بندی های کلی به این نتیجه برسد (یا شاید هم رسیده باشد) که الان بیش از هر زمان دیگری نیاز دارد که تکلیف برنامه هسته ای ایران که میلیاردها دلار برای آن هزینه شده و کشور را به منجلاب انداخته مشخص شود، عارف و روحانی شاید سخنان مردم پسندتری نسبت به بقیه ارائه دهند ولی چه به درد رهبر می خورد؟! ولی فقیه از سعید جلیلی حمایت خواهد کرد زیرا تنها کسی که برنامه هسته ای را به جِد و به قصد برآوردن اهداف رهبری دنبال می کند خود اوست و بس.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><a href="https://www.balatarin.com/permlink/2013/6/2/3328914" target="_blank">این مطلب در بالاترین</a></span></div>
</div>
کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com2tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-51678727220558660512013-04-01T17:56:00.001-07:002013-04-01T20:44:06.862-07:00رضا پهلوی کاندیدای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری می شود<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
</div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
</div>
<div style="text-align: justify;">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhclGBHjN4srB01QbZzvDM53Yrfi6ghmYS3fhahJY477cVt_RHMHlF7RI6YfWBguCKmmhvgYI47zEy3mItBOeO2fsCNww6Dw4t2f1cUVA_8r0Zgz-8hmGPg7vQgPB5OH-qu5K6A0TgmmUA/s1600/1.JPG" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="243" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhclGBHjN4srB01QbZzvDM53Yrfi6ghmYS3fhahJY477cVt_RHMHlF7RI6YfWBguCKmmhvgYI47zEy3mItBOeO2fsCNww6Dw4t2f1cUVA_8r0Zgz-8hmGPg7vQgPB5OH-qu5K6A0TgmmUA/s320/1.JPG" width="320" /></a></div>
<span style="font-family: inherit; font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<div style="text-align: justify;">
<br /></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: inherit; font-size: large;">در یک خبر فوری که به تایید رسمی <a href="http://www.rezapahlavi.org/" target="_blank">دفتر رضا پهلوی</a> رسیده است، نامبرده توسط شورای نگهبان و شخص علی خامنه ای صلاحیت ضمنی شرکت در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری نظام جمهوری اسلامی ایران را دریافت کرده و توسط <a href="http://www.velayati.ir/" target="_blank">علی اکبر ولایتی</a>، مشاور بین الملل رهبر نظام اسلامی به وی ابلاغ شده است. هرچند که تمام جزئیات نامه رسمی بیت رهبری به دفتر رضا پهلوی مشخص نمی باشد اما گزارش ها حاکی از آن است که نظام جمهوری اسلامی قرار است به سمت یک آشتی میان گروه های سیاسی عصر حاضر حرکت کند و علت آن وحدت هر چه بیشتر گروه ها برای برون رفت از بحران سیاسی جمهوری اسلامی که با آن دست به گریبان است می باشد. به گزارش یک منبع آگاه، در کنار صلاحیت ضمنی رضا پهلوی چند شرط برای صلاحیت پذیری نهایی رضا پهلوی در انتخابات جاری ریاست جمهوری نیز در نظرگرفته شده است و یکی از شرط های آن، شکستن عهد پادشاهی وی پس از فوت محمدرضا در مصر و التزام به قانون اساسی جمهوری اسلامی عنوان شده که ظاهرا با پذیرش برخی از شرایط از سوی رضا پهلوی مواجه شده است ولی تاکنون مشخص نشده است که کدام شروط مورد پذیرش از طرف رضا پهلوی قرار گرفته و کدام رد شده است. چنین حرکتی در عمر 35 ساله حکومت اسلامی بیسابقه است و واکنش های بسیاری را بر انگیخته است. ظاهرا تمایل رضا پهلوی به شرکت در انتخابات جاری، در راستای تلاش وی جهت خنثی کردن جنگ احتمالی و همچنین نجات دادن جان مهدی خزعلی از اعتصاب غذای سه ماهه اش می باشد. اخبار تکمیلی متعاقبا اعلام می گردد.</span></div>
</div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: inherit; font-size: large;"><br /></span></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: inherit; font-size: large;"><br /></span></div>
<div style="text-align: justify;">
<div dir="rtl">
<span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2013/4/2/3288442" target="_blank">این مطلب در بالاترین</a></span></div>
</div>
</div>
کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com7tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-4674352063135199992013-03-01T20:59:00.001-08:002013-03-01T21:02:45.780-08:00بالاترین دیگر شور و حال سابق را ندارد!<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">امروز کار زیادی نداشتم و چند ساعتی را در بالاترین گذراندم، خب بلاخره اعتیاد به این دنیای مجازی است و دل کندن از عادت هم موجب مرض! اما ناگهان متوجه یک نکته شدم. ظاهرا چند وقتی است که بالاترین راکد شده و تولید محتوا در آن به طور محسوسی کم شده است و این چیزی نیست که از چشم ما پنهان باشد ولی مطرح کردن این جریان ناگهان به ذهنم خطور کرد. چند وقتی است که به نظر میاد بهترین لینک های روز نهایتا به ٧٠ یا ٨٠ رای می رسند، اگر باور ندارید نگاهی به مطالب روزانه سایت بیندازید تا از افت کیفیت آن آگاه شوید. چیزی که بیشتر از همه به ذهنم رسید این بود که بالاترین بیشتر به سایتی جهت مصرف داخلی سایت و جنگ و جدال کاربران خود سایت تبدیل شده تا این که بیشتر برای افراد زیادی که روزانه به خود سایت سر می زنند تولید محتوا کرده باشد. بلاخره بالاترین بر دستان ما کاربران می چرخد و کیفیت و افت و خیز آن به خود ما بر می گردد، البته منظور من این نیست که بالاترین به طور کامل افت کرده چونکه در این مورد همه شاخص ها نسبی است و نه مطلق، اما حداقل به نظر من این موضوع به طور محسوسی قابل لمس است، و مشکل دیگر آن که انگار شور و حال سابق را ندارد و مطالب آن حتی مانند مطالب چند ماه گذشته با طراوت به نظر نمی آیند مگر آن که اتفاق مهمی در کشور رخ داده باشد تا در مورد آن به طور گسترده پرداخته شود. به عقیده من این مسئله را باید حل کنیم و اهمیت آن نه تنها برای ما بلکه برای تمام افرادیست که روزانه به این سایت سر می زنند. ما کاربران بالاترین باید این سایت را از لجام گسیختگی و رکود خارج کنیم و مطالب آن را به نحوی تغییر بدیم که هم برای خودمان و هم برای بینندگان سایت جذاب باشد، نه آنکه مطالب آن بیشتر برای آن پست شوند که در بین خود اعضای سایت جنجال برانگیز ولی برای هزاران نفر بازدید کننده روزانه زیاد جذاب نباشد. این مطلبی بود که می خواستم بگم و به نظرم مهم هم است، نه تنها برای ما کاربران بلکه برای همه بالاترینی ها.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2013/3/2/3270817" target="_blank">این مطلب در بالاترین</a></span></div>
</div>
کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com7tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-82375171949653819102013-01-29T08:26:00.000-08:002013-01-29T10:01:50.238-08:00چرا باید انقلاب می شد؟ (نقدی بر نوشته اخیر محمد نوری زاد)<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">کم کم به سالگرد ٢٢ بهمن می رسیم. انگار ٣٥ سال از وقوع انقلاب تاریخی ایران در قرن ٢٠ گذشته است، انقلابی که هنوز جای زیادی دارد تا درباره اش تحقیق و تحلیل و ریشه یابی شود و به آسیب شناسی در مورد آن پرداخته شود.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">آقای نوری زاد اخیرا مطلبی نوشته است با عنوان: ای کاش انقلاب نمی کردیم (<a href="http://nurizad.info/?p=21113" target="_blank">اینجا</a>)، و این چیزی بود که باعث شد پس از مدت ها دست به نوشتن ببرم. برای من شخصا جالب است که یک فرد که سابقا در روزنامه کیهان به تمجید از خامنه ای می پرداخته است ناگهان تا این حد تغییر جهت داده و از نظام اسلامی انتقاد می کند. البته کاملا بجاست، افراد همیشه در حال تغییرند و انسان موجودیست متفاوت از سنگ که در بستر زمان ممکن است تغییر کند، حال که سنگ نیز در طبیعت ممکن است تغییر کند چه رسد به این که صحبت ما در مورد یک موجود اجتماعی با عواطف انعطاف پذیر باشد. در هر صورت آقای نوری زاد پس از نوشتن یک سلسله نامه های با مضمون نصیحت رهبر حکومت اسلامی و ضبط چندین ویدئو که احتمالا در سایت شخصی وی موجود است، به نوشتن های گاه و بیگاه در مورد حکومت فعلی پرداخته است. در متن "ای کاش انقلاب نمی کردیم" صحبت از این کرده است که اگر ما انقلاب نمی کردیم وضعمان از اینی که هست بهتر می شد و از لحاظ آزادی و درامد سرانه و رفاه و آسایش و توسعه فناوری در جایگاه بهتری می بودیم. البته من فکر می کنم که واقعیات تاریخی با اما و اگر نوشته نمی شوند و تاریخ نیز برگشت پذیر نیست. انقلاب باید رخ می داد چون ایران به یک تغییر نیاز داشت و این تغییر جلوگرفتنی نبود، واز طرفی این تغییر نیز گامی نه مثبت رو به جلو که بارور شدن و اجرایی شدن آن ذهنیت عقب مانده ای بود که در پستوی جامعه نهان بود، در پستوی جامعه ای که به ظاهر مدرنیسم و همراه با رقص و آواز و پادشاهی قدرتمند و درباری شیک پوش و مدرن و در عین حال استبدادی، ولی در عمق جامعه ایران نشانه هایی از جهل و خرافات و عقب ماندگی آرمانی مشاهده می شد. </span><span style="text-align: left;"><span style="font-size: large;">انقلاب یک روند تاریخی حتمی بود چون جو اجتماع به آن سو میرفت و همه مانند ساعت کوکی خواستار یک تغییر بنیادین بودند, من فکر می کنم که انقلاب دنده ایران را کلا عوض می کرد و از یک شرایط به شرایط دیگر اجتماعی می رساند، هرچند که شرایط ایدئولوژیک انقلابی گری به صورت تئوریک وجود داشت اما در سال ٥٧ به مرحله عمل رسید. مردم ایران عملا به دنبال آزادی و دموکراتیزه کردن نهادهای قدرت نبودند، بلکه بسیار ساده خواستار تغییر به سوی یک مدینه فاضله بودند که آخوندها در گوش مردم زمزمه می کردند. زمانی زنده یاد احمد کسروی می نالید که مردم عامی به سربازی نمی روند چون ملایان خدمت در یک حکومت جائر را مردود شمرده اند، بله مردم ایران چنین بودند و در پستوی اجتماع به ظاهر پر زرق و برق چنین اندیشه های عقب افتاده ای وجود داشت. مردم ایدئولوگ زده و زیر فشار روانی آخوندها باید انقلاب می کردند تا ناخودآگاه اسلام عملا در جامعه عیان شود و روشن شود که دین و محصول آن یعنی ملاها چه طاعونی هستند. اگر انقلاب نمی شد مردم غالبا به ذات ملا و آنچه از دین نمی دانستند، پی نمی بردند و در واقع هر آن امکان داشت که زیر یوغ آخوند قرار بگیرند، چنانچه آن زمان به صورت روانی زیر کنترل آخوند بودند و عملا نه، و بعد از انقلاب عملا زیر کنترل آخوند قرار گرفتند ولی کم کم از آن دل کندند به نوعی که امروز می بینیم که مردم به آخوندها بهایی که قبلا می دادند نمی دهند هرچند که کنترل دولت و اقتصاد و همه چیز ایران دست آن هاست.</span></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="text-align: left;"><span style="font-size: large;">در حکومت پهلوی ها هم زندان و شکنجه و فساد دولتی گسترده و استبداد وجود داشت و ما نباید از این نکته غافل شویم. شاه همان ولایت فقیه بود منتها در شکلی دیگر، خود را پدر و قیم ایران می دانست و این خاصیت دیکتاتورهاست که ملت را حقیر می بیند و خود را سرور، چه آن که قدرت مطلقه هم شده بود و البته تفاوت او با ولایت فقیه اسلامی تنها در سکولار بودن نسبی او بود و این نشان می دهد که ولایت فقیه اسلامی در پستی گوی سبقت را از "آریامهر" ربوده است. در واقع حکومت پهلوی ها معجونی از استبداد و مدرنیسم بود ولی بر خلاف آنچه آقای نوری زاد گفت نمی توانیم تصور کنیم که اگر انقلاب نمی شد چه می شد. قبلا هم گفته ام تاریخ با اما و اگر مفهوم پیدا نمی کند و تاریخ صرفا چیزی است که گذشته است و ما باید در مورد آن که هست و گذشته است قضاوت کنیم. به عنوان یک رئالیست نمی توانم تصور کنم که انقلابی رخ نمی داد، <b>انقلاب باید رخ می داد چون پتانسیل جامعه ما این بود، باید انقلاب رخ می داد چون آن مرحله از بازه زمانی تاریخ ایران به آخر رسیده بود و باید جامعه ما مانند ماشین از یک دنده ناگزیر به دنده دیگر می رفت و تاریخی جدید اما ادامه دوران قبلی را می پیمود. </b>چنانچه به عقیده من و بر خلاف عده بسیاری نمی تواند از چاله به چاه بیفتد چون اگر از ظواهر جامعه ایران در سال ١٣٥٦ بگذریم، همانطور که گفته ام جهل و خرافات و عدم دانش برای تشکیلات دموکراتیک و عامی بودن مردم در آن موج می زد. </span></span><span style="text-align: left;"><span style="font-size: large;">به عقیده من یک جامعه ایده آل ناگهان به ته دره سقوط نمی کند, بلکه حتما در شرایطی اتفاق می افتد که پیشزمینه های آن در جامعه فراهم بوده و طرز تفکر جامعه غیر دموکراتیک و انقلابی (به آن مفهوم نابخردانه احساساتی) باشد. غیر ممکن است تصور کنیم که یک جامعه با یک انقلاب نابهنگام, خود را از عرش به فرش می رساند بلکه واقعیت این است که خود آن جامعه پیش از انقلاب نیز از انحطاط فکری و عقلی رنج می برده و پتانسیل آن را داشته است که به انقلابی احساساتی دچار شود. میوه از درختش مشخص می شود و انقلاب سال 57 از طرز تفکر اجتناب ناپذیر جامعه پیش از انقلاب هویداست. بنابراین من عبارت از چاله به چاه رسیدن را قبول ندارم چون مردم همان مردم بودند و تنها طرز تفکرات انقلابی در قالب سیاسی به ثمر نشست و شد آنچه که ما دیدیم. خمینی از آسمان بر روی ایران نیفتاد, یک ایرانی بود و از میان مردم, کاری کرد که جمع جمیع مردم می خواستند و انقلابی انجام شد که با پتانسیل ساختار اجتماعی و فرهنگی آن زمان متناسب بود. خمینی محصول قرن ها خرافات مردم شیعه ایران بوده است، فردی از جنس خودشان منتها کمی محکم تر!</span></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="text-align: left;"><span style="font-size: large;"><br /></span></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="text-align: left;"><span style="font-size: large;"><br /></span></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="text-align: left;"><span style="font-size: large;">-----------------------------------------------------------------</span></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="text-align: left;"><span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2013/1/29/3250624" target="_blank">لینک این مطلب در بالاترین</a></span></span></div>
</div>
کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com16tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-85412510177086475962012-11-06T18:27:00.001-08:002012-11-06T18:33:50.438-08:00شهید ستار بهشتی: وطن خودم را به شخص نمی فروشم وخاک پای مبارزان وطن خود را با صد ها شاه و پدر شاه عوض نمی کنم<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">ستار بهشتی را کشتند، وبلاگنویس آزادیخواه توانایی که همیشه سعی داشت واقعیات را ببیند و با شجاعتی مثال نزدنی که در مخالفت با استبداد داشت، هرگز خود را اسیر شخص یا سازمان های پرطمطراق اپوزیسیون نشان موج سوار نکرد، آخر او نه اهل سازش با حکومت بود و نه اهل گشتن با موج سواران. چه ساده در ایران انسان های مستقل و معترض و حتی دگراندیش را می کشند و آب از آب تکان نمی خورد، چرا که آن خون سرخی که در رگ های ایرانی جاری بود دیگر وجود ندارد؛ آب سرد است که در رگ های شب نشینان جریان دارد و خاکی مرده که بر چهره گربه گمگشته ایران پاشیده اند. </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">هنوز خون میرصیافی فریاد می زند و تن مجروح نداها و سهراب ها و هاله ها از اعماق زمین ناله می کند، آن ها برای ما نمرده اند و در یاد ما زنده هستند. اینبار خانواده دیگری داغدار شد، در کشوری که جان و مال و ناموس انسان ها ارزشی نداشته و آن ها را به دلیل بیان حقیقت می درند و می کشند و می برند و از هیچ ستمی دریغ نمی ورزند، به خانواده ای دیگر گفتند بیا و جسد فرزندت را تحویل بگیر. مگر یک مادر چقدر باید تحمل داشته باشد تا جگرگوشه ای که خود بزرگ کرده و جامعه انتظار رشادت و خدمت او به کشور را دارد، ناگهان در سینه قبرستان ببیند؟</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">ستار بهشتی صاحب وبلاگ <a href="http://magalh91.blogspot.com/" target="_blank">انتقاد</a>، و به جرم انتقاد به آنچه نباید باشد در زندان جمهوری اسلامی کشته شد. تک تک عبارات او سرتاسر نوید از آزادی و رد تبعیض و استبداد دارد، تک تک حرف هایش بوی مبارزه با استبداد مذهبی و استبداد شاهی می دهد. در<a href="http://magalh91.blogspot.com/2012/10/blog-post_29.html" target="_blank"> آخرین نوشته</a> ستار در وبلاگ شخصی اش، از تهدیدها و خطراتی که برای او و خانواده اش ایجاد کرده اند خبر می دهد و البته شجاعت او مانع آن می شود که پس بکشد و زانو بزند. او نوشته بود "تهدید می کنند اطلاع رسانی نکنید وگرنه دهانتان را می بندیم" چه به درستی و با شجاعت کامل گفته بود:</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="background-color: white; font-family: Arial, sans-serif; line-height: 24px; text-align: right;"><i><b>...ترسی در دل ما نیست، دیگر جای ترسی نمانده، شلاق وشکنجه شدن، ما را از اطلاع رسانی کردن باز نمی دارد. </b></i></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">ستار در بالاترین نیز فعالیت داشته است که به دلیلی نامعلوم البته حسابش بسته می شود. او خود در یکی از نظراتی که در سایت بالاترین نگاشته است <a href="https://balatarin.com/permlink/2012/7/8/3080792#c-5593469" target="_blank">می گوید</a>:</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<i><b>...من وطن خودم را به شخص نمی فروشم وخاک پای مبارزان وطن خود را باصد ها شاه و پدر شاه و اجداد ان عوض نمی کنم. مبارزین از دست ظلم اخوندها از میهن خود خارج شدند . این فسیلها را ملت بیرون کردند. اینها هم به نوعی نظام اخوندی هستند. خر همان خر است با پالان دیگر...</b></i></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<i><br /></i></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">نگاهی نو به نظرات این وبلاگ نویس شهید، دیدگاه های او نسبت به بسیاری از چیزها را روشن می سازد، می توان نظرات بسیاری از این دست مشاهده کرد و همه در یک چیز مشابهت دارند: نقد استبداد و شخص محوری. او منتقد نظام سلطنتی چه از نوع آخوندی و چه از نوع پادشاهی به مفهوم سابق آن بود. او با دیدی وسیع و ذهنی روشن مفهوم آزادی و نفی استبداد را به خوبی دریابیده بود و البته انتقادات از هرگروه و جناح را یک حق طبیعی می دانست، اما از طرفی دیگر می دانست که اقتدا به شخص در هر صورت ویرانگر است و فقط ظاهر قضایاست که متفاوت است. شخص محوری در هر صورت به استبداد می انجامد، چه بخواهد آخوند باشد و چه ظاهرا شاه مشروطه. ستار عاقبت همانطور که خواسته بود و در سربرگ وبلاگ خود نیز نوشته بود، جانش فدای ایران شد. راهش پررهرو و یادش گرامی</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjsGFM2HJkXF7qtTP9j3vvCzHy-IfjeKJxAthgG0yEXwIEPmUniIpcfcOs7gotlG-zW1jVMnvD7l4HxkYasEKolF1Y66OmIMEwpnGbF4j61YY-BybdRA48q2px91S2XVtQbjA6gymL3yio/s1600/org-z135221439757a3d52bf2fc2334a78e0d28bb6d4291ba67646c.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjsGFM2HJkXF7qtTP9j3vvCzHy-IfjeKJxAthgG0yEXwIEPmUniIpcfcOs7gotlG-zW1jVMnvD7l4HxkYasEKolF1Y66OmIMEwpnGbF4j61YY-BybdRA48q2px91S2XVtQbjA6gymL3yio/s1600/org-z135221439757a3d52bf2fc2334a78e0d28bb6d4291ba67646c.jpg" /></a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2012/11/7/3190437" target="_blank">این مطلب در بالاترین</a></span></div>
</div>
کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com4tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-31805788334478906862012-08-23T23:17:00.000-07:002012-08-23T23:29:10.570-07:00محمد مصدق و میرحسین موسوی، خاری در چشم مستبدان<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">میرحسین موسوی را به جرات می توان مصدق زمانه نامید. فردی که علیرغم اشتباهاتی که مرتکب شد و انتقاداتی که در مورد ماجراهای دهه ٦٠ بر او وارد می کنند، در پیشگاه تاریخ روسفید و نزد مردمش عاقبت به خیر شد<span style="color: red;">*</span>. آینده از موسوی به بدی یاد نخواهد کرد چرا که آنچه که مهم است غایت کار است و او نهایتا تسلیم صحنه آرایی خطرناک نشد. موسوی میان اقتدارگرایان و خواست مردم دومی را انتخاب کرد و البته هزینه اش را هم داد، دقیقا مانند مصدق که با وجود تبلیغات وسیع علیه او و حصر خانگی موجب ذلت کودتاچیان گردید و هرچند که جهت پیشبرد منافع ملی، مغضوب قدرت شد ولی رد پایی از آزادگی از خود بر جای گذاشت.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">من نه مسلمانم و نه اسلام رحمانی موسوی را قابل قبول می دانم، اما در بزرگی او شکی ندارم. موسوی (همانند مصدق) کسی بود که از میان حکومتی برخاست که خود روزی از آنان بود; چرا که هر دو از میان حکومت زمانه برخاستند. چه بسا که هر دو قصد اصلاح داشتند اما مخالفت آن ها با دستگاه شخص مادام العمر حکومت زمانه برایشان گران تمام شد. شوربختانه در هر دو زمان مردم فرصت این را نیافتند که به یاری آن ها بشتابند اما تاریخ از آن ها به خوبی یاد خواهد کرد. حقیقت دارد که روزگار می چرخد و تاریخ در برهه ای از زمان دوباره تکرار می شود...</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<br /></div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgAOC8LuRBGLM_k4f3Ush_aav1piHXmo4eXOnpdhMhteJC4PoneOuWhXbDWNjqfKTX5bANoEPbzJSvNFFqtFhV1y_qYaOpyM54lIcrIEwI4pv3XuaLi91AbzecEKZce2A3f0DSOuVMxHDU/s1600/838025.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="256" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgAOC8LuRBGLM_k4f3Ush_aav1piHXmo4eXOnpdhMhteJC4PoneOuWhXbDWNjqfKTX5bANoEPbzJSvNFFqtFhV1y_qYaOpyM54lIcrIEwI4pv3XuaLi91AbzecEKZce2A3f0DSOuVMxHDU/s320/838025.jpg" width="320" /></a><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhQc3f2poAwBD27pH76OGaiUm1-XIt5O3arb6_Gy1vEQg8mNGZpAspnDXV34a6l-wcWzgWGZ6oDin7sxk8-lbf9-rQCYe2NqYq3rl5GwZrmU929xKLv-eaDi7n164JeRSH7g1mxZ1MNsUc/s1600/5318150330_86d79d3469.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="205" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhQc3f2poAwBD27pH76OGaiUm1-XIt5O3arb6_Gy1vEQg8mNGZpAspnDXV34a6l-wcWzgWGZ6oDin7sxk8-lbf9-rQCYe2NqYq3rl5GwZrmU929xKLv-eaDi7n164JeRSH7g1mxZ1MNsUc/s320/5318150330_86d79d3469.jpg" width="320" /></a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><span style="color: red;">*</span> </span>البته به جاست که از مهدی کروبی و همسران در حصر آن ها نیز یادی کنیم.</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
----------------------------------------------------------------------------</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2012/8/24/3127145" target="_blank">این لینک در بالاترین</a></span></div>
</div>
کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com23tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-58082986208289112782012-08-11T13:53:00.000-07:002012-08-11T14:18:54.751-07:00امروز ناراحتم. نه به خاطر سالگرد کشته شدن علی، بلکه به خاطر کشته شدن هموطنانم در زلزله<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">احتمالا خبر دارید که زلزله ای پرقدرت در شمال غربی ایران<a href="http://isna.ir/fa/news/91052113134/%D8%A2%D8%AE%D8%B1%D9%8A%D9%86-%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%AC%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D9%84%D8%B2%D9%84%D9%87" target="_blank"> به وقوع پیوسته است</a> (<a href="http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1670993" target="_blank">+</a>). ٦.٢ ریشتر شاید برای کشورهایی نظیر ژاپن زیاد سنگین نباشد اما برای کشوری مانند ایران آن هم با ساخت و سازهای کاملا غیر استاندارد و ضعیف مرگبار است، ضمن این که آمار تلفات در مناطق روستایی به مراتب بالاتر است. تاکنون متاسفانه بیش از ١٥٠ نفر کشته و صدها نفر مجروح شده اند و این آمار رو به فزونیست. این زلزله مرگبار با ایام کشته شدن تاریخی علی بن ابیطالب و ماه رمضان متقارن است، در شب هایی که مردم شیعه به مساجد می روند و برای کشته شدن فردی در ١٤٠٠ سال پیش که علت اصلی آن نیز برای بسیاری نامشخص است عزاداری می کنند، البته مشخص است که حکومت اسلامی بودجه اش را صرف راه اندازی مراسم های مربوط به علی می کند اما در مورد سازندگی درست و مقاوم در برابر زلزله تعلل آشکار از خود بروز می دهد، و حتی در زمان بحران هم شاهد نبود امکانات درمانی برای تمام آسیب دیدگان هستیم. بیش از یکسال پیش نوشتم "</span><span style="background-color: white; font-family: Georgia, Utopia, 'Palatino Linotype', Palatino, serif; font-size: 22px; text-align: start;"><a href="http://unirani.blogspot.com/2011/03/blog-post_12.html" target="_blank">در ژاپن ساختمان های ضد زلزله می سازند و در ایران امامزاده سیار!</a>" </span><span style="font-size: large;">به عبارتی حکومتی که فلسفه اش علی ١٤٠٠ سال پیش است نمی تواند برای مردمان امروزی رفاه و بهزیستی مناسب به ارمغان بیاورد و در مورد پیشگیری و درمان بحران از خود سستی نشان می دهد. بیراه نیست که گفته اند در کشور ایران به مردگان بیش از زندگان ارج گذاشته می شود.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">امروز ناراحتم. نه برای علی و سالمرگ وی که در همان جنگ های آن زمان جان هزاران نفر را گرفت، بلکه برای حکومتی که به نام همین فرد حکومت می کند و از خود نیز سستی و بی لیاقتی نشان می دهد. به راستی که ضرری که علی و خاندانش ناخواسته به ایران زده اند معادل با تمامی فسادها، بی لیاقتی حکومت و عدم پیشگیری و درمان بحران هاییست که بر جامعه ما وارد گشته است. درست است که علی ١٤٠٠ سال پیش از وجود چنین حکومتی در قرن ٢١ و بی لیاقتی آن اطلاعی نداشته است، ولی وقتی پیروان او و متولیان دینی چنین بلاهایی را با نام او بر ایران وارد کرده اند پس باید امروز چه چیز و چه کسی را مقصر دانست؟</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">امروز روز ٢٣ ماه رمضان است و شب سوم قدر. می دانم که عده بسیاری دوباره به مساجد می روند و برای علی ١٤٠٠ سال پیش و جهالت خود می گریند و قرآن بر سر می گذارند، من هم ناراحتم اما نه برای علی. علی مرد و پوسید و تمام شد، ١٤٠٠ سال پیش تمام شده است. من ناراحتم برای بیش از ١٥٠ (رو به افزایش) هموطنانم که در زلزله ای واقع در آذربایجان ایران جان خودشان را از دست دادند. از همین جا به تمامی داغدیدگان و خانواده های کشته شدگان تسلیت می گویم.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">کامران ز.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">٢١ مرداد سال ١٣٩١ خورشیدی</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhQUAIlba1VRJBHA_n5G7RAg2-WHwoG1NkPhEjhq_qSo79kiVA4MGG7aWTwvsrUcfrxLECoXdtOAPrZ6bYHh7ysVJFTeptKfNcjXKO_ZUdqc6yX764CQu1KSsfgpYe16Px6l6f6t916MSk/s1600/h259h12.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="320" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhQUAIlba1VRJBHA_n5G7RAg2-WHwoG1NkPhEjhq_qSo79kiVA4MGG7aWTwvsrUcfrxLECoXdtOAPrZ6bYHh7ysVJFTeptKfNcjXKO_ZUdqc6yX764CQu1KSsfgpYe16Px6l6f6t916MSk/s320/h259h12.jpg" width="266" /></a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span>
<span style="font-size: large;">در همین رابطه: </span><span style="background-color: white; font-family: Georgia, Utopia, 'Palatino Linotype', Palatino, serif; font-size: 22px; text-align: start;"><a href="http://unirani.blogspot.com/2011/03/blog-post_12.html" target="_blank">در ژاپن ساختمان های ضد زلزله می سازند و در ایران امامزاده سیار!</a></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span>
<span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2012/8/11/3115907" target="_blank">این لینک در بالاترین</a></span></div>
</div>کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com13tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-1787202593132206272012-08-06T08:11:00.003-07:002012-08-06T11:17:21.858-07:00دستگیری آزاد آزاده (عباس خسروی)، از نویسندگان عضو کانون وبلاگنویسان را محکوم می کنم<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><i>بنا به گزارش های دریافتی، یکی از اعضای کانون وبلاگ نویسان ایران، با نام عباس خسروی فارسانی (وبلاگ نویس، نویسنده و دانشجوی دکترای فلسفه در دانشگاه اصفهان) مدت بیست روز در بازداشت وزارت اطلاعات بوده و اکنون نیز در انتظار صدور رای است. </i></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><i>وبلاگ نویس فوق به دلیل فعالیت های خود در عرصه اینترنت، توسط اداره اطلاعات استان اصفهان به مدت بیست روز بازداشت شده و به شدت مورد آزار روانی قرار گرفته است. او اکنون با وثیقه ای سنگین به صورت موقت آزاد است و منتظر صدور رای دادگاه است.</i></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><i>کانون وبلاگ نویسان ایران، ضمن اعتراض به بازداشت و آزار این وبلاگ نویس، خواستار تبرئه فوری او توسط دادگاه است. باید به قاضی آن دادگاه یادآور شد که صدور حکم مجازات، در حالی که متهم (شاید بهتر است گفته شود قربانی)، مدت بیست روز رسما مورد آزار بی رحمانه قرار گرفته است، به مسخره گرفتن اسم دادگاه و عدالت است.</i> (منبع: <u>کانون وبلاگنویسان ایران</u>)</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">من به عنوان یک عضو از کانون وبلاگنویسان ایران، دستگیری عضو دیگر این کانون و نویسنده وبلاگ نجواهای نجیبانه، آزاد آزاده (عباس خسروی) را محکوم می کنم. نوشتن و بیان عقیده جرم نیست. دستگیری یک فرد به جرم انتقاد از وضعیت نابسامان جامعه و ابراز عقیده، مخالف با کلیه موازین حقوق بشری و به منزله بطلان مشروعیت رژیم استبدادی است.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2012/8/6/3110451" target="_blank">این لینک در بالاترین</a></span></div>
</div>کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-32346038675432360882012-08-05T19:38:00.000-07:002012-08-07T08:14:29.394-07:00یک پیشنهاد: در داخل ایران پرچم شیر و خورشید را تکثیر کنید و در کوچه ها و خیابان ها بچسبانید<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEieH2tK_KsZs_CU2ISXlTWq09GURPa2f31-gDjfUhVZY8yJUNjK0G7r3U8nBX7easziItVPxnzO2bLADJc4jJK5bZGBe9qaXh_TffKViHXEaScoGrVFejEQyqjIWbo_cSqyAb3Ju_WXAao/s1600/fahne-iran-historisch-persien.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="192" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEieH2tK_KsZs_CU2ISXlTWq09GURPa2f31-gDjfUhVZY8yJUNjK0G7r3U8nBX7easziItVPxnzO2bLADJc4jJK5bZGBe9qaXh_TffKViHXEaScoGrVFejEQyqjIWbo_cSqyAb3Ju_WXAao/s320/fahne-iran-historisch-persien.jpg" width="320" /></a></div>
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">هم میهنان عزیز این کار بسیار ساده است. نظر به این که شیر و خورشید نشان ملی و تاریخی سرزمینمان ایران است، ما می توانیم در اعتراض به حکومتی ناکارامد که موجب فساد و ویرانی ایران گشته است مخالفت خود را با چسباندن پرچم شیر و خورشید در کوچه ها و معابر نشان بدهیم. شاید هنوز افرادی باشند که گمان کنند نشان شیر و خورشید انحصارا متعلق به خاندان پهلوی است و لذا آن را نفی می کنند، اما این طرز فکر اشتباه محض است. به عنوان یک جمهوری خواه که البته به سایر اندیشه ها مانند مشروطه خواهی احترام می گذارم، معتقدم و یقین دارم که شیر و خورشید نشان ملی ایران است و تمسک به این امر در جهت همبستگی میان اقشار، تفکرات و عامه مردم ایران خواهد بود. به شخصه به تضارب آرا و اعتقادات و یک گفتگو میان گروه های مختلف سیاسی برای فردای ایران معتقدم، شاید عامل مهمی که بتواند میان جمهوری خواهان و مشروطه خواهان و حتی گروه های چپی و سوسیالیست، یک ائتلاف و همبستگی به وجود بیاورد نشان شیر و خورشید باشد که عموما میان گروه های مخالف حکومت اسلامی مشترک است.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">همانطور که گفته شد، چنین اقدامی بسیار ساده است. دسترسی به پرچم شیر و خورشید در ایران مقدور نیست و لذا نایاب می باشد. اما شهروندان می توانند در حد امکان پرچم های شیر و خورشید را در کاغذ A4 تکثیر کنند و با احتیاط کامل آن را در کوچه ها، خیابان ها و معابر بچسبانند، و بسیار محتاط این عمل را به انجام برسانند تا گیر نیفتند. هر فرد اگر بتواند حداقل ٣ برگه تکثیر کند و در معابر بچسباند، شاهد یک حرکت مردمی و مفید جهت مخالفت با ظلم و ستم آخوندی خواهیم بود. همچنین می توان در برگه هایی جهت اطلاع رسانی اینچنین نوشت، چاپ کرد و به دیوارها چسباند: "شیر و خورشید نشان ملی و تاریخی ایران است و لزوما ارتباطی با سلطنت ندارد" مردمی که از گرانی شدید مرغ و شیر و سایر اقلام و مواد غذایی رنج می برند، بایسته است که برای مخالفت با حکومت نالایق حداقل اقداماتی نظیر دیوارنویسی و چسباندن اعلامیه ها و پرچم شیر و خورشید انجام دهند. می دانیم که زندگی برای جمع جمیع مردم ایران دشوار شده است، اما غوطه ور بودن در مشکلات زندگی و زندگی خود را تطبیق دادن با شرایط موجود که مشکلی را حل نمی کند، باید تکانی خورد و حرکتی کرد، اگر امروز تکان نخوریم وضع همچنان بدتر خواهد شد.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">به امید همه گیر شدن این حرکت</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEijV4koWlY9cwDIPgMTEGyoUN-FuDyYzlnZaKuuGmSuu640mQE39UN6n9eCd6C9PesUmJVsAn7U3dQKY8hr1cpCn5hdYyi58feuAgUqeraL1YgZxCzouUU4L_Qd08pHE9VPw4MwAq6-MTA/s1600/whigs7.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="204" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEijV4koWlY9cwDIPgMTEGyoUN-FuDyYzlnZaKuuGmSuu640mQE39UN6n9eCd6C9PesUmJVsAn7U3dQKY8hr1cpCn5hdYyi58feuAgUqeraL1YgZxCzouUU4L_Qd08pHE9VPw4MwAq6-MTA/s320/whigs7.jpg" width="320" /></a></div>
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2012/8/6/3109824" target="_blank">این لینک در بالاترین</a></span></div>
</div>کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-77707546570597563412012-08-01T18:41:00.001-07:002012-08-01T19:30:19.261-07:00پس از جمهوری اسلامی: مستند "از تهران تا پیونگ یانگ" مصاحبه ای با فقیهبانو خجسته<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">چند سال از سرنگونی حکومت ولایت مطلقه می گذرد، ولی همچنان امت همیشه در صحنه از فقدان آقابالاسر نالان و گریانند. شبکه "من و آغا" در همین رابطه مستندی<span style="color: red;">*</span> را از حقایق شورش و فتنه چند سال پیش پخش کرد که در آن فاجعه، فقیه عالیقدر اسلامساز یعنی حضرت آیت الله خامنه ای (دامت برکاته) را از صحنه بیرون کردند و موجب بیچارگی امت شدند. در این مستند کوبنده، فقیهبانو خجسته با خبرنگار کاملا بی طرف ما جناب آقای <a href="http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D9%86%D8%AC%D9%81%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87" target="_blank">کامران نجف زاده </a>مصاحبه ای برقرار می کند. لاکن آن مصاحبه در خلال مستند پخش شد و ما آن را عینا برای شما می آوریم. برای تسهیل در کار نیز به جای کامران نجف زاده عبارت "ک.ن" را می آوریم. لطفا با واژه دیگری اشتباه نفرمایید! </span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">------------------------------------------------------------</span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">فیلم مستند شروع می شود. تهران در دود و آتش. به گفته سی ان ان و بی بی سی معترضان سبزپوش کل تهران و دیگر شهرهای مهم را در دست گرفته اند و سرود یار دبستانی و زنده باد آزادی می گویند. تصاویر فقیه مخلوع از خلافت بر خیابان ها افتاده و آتش گرفته. در گوشه ای از شهر، اعلیحضرت خامنه ای در حال سوار شدن بر هوایپیمای شخصی است. بینندگان توجه فرمایید. این تصاویر برای اولین بار پخش می شوند. فیروز آبادی بر روی پای او می افتد و اصرار می کند که از کشور نرود. خامنه ای گریان است. سوار هواپیما می شود و به سوی پیونگ یانگ پرواز می کند، جایی که کیم جونگ اون رهبر عظیم الشان کره شمالی به انتظار او نشسته است...</span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><b>ک.ن:</b> خب خجسته خانم چه شد دقیقا این فتنه اتفاق افتاد؟ شما به عنوان شاهد زنده کمی توضیح دهید.</span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><b>خجسته:</b> یک عده فتنه گر عناصر شیطان بزرگ جامعه اسلامی را به آتش کشیدند. (بغض کرده) یادم میاد آن اواخر شوهر مرحومم خیلی ناراحت بود، همش در باغ قصر ببخشید حیاط خانه محقری که داشتیم دور خودش قدم میزد و از فرط ناراحتی به در و دیوار مشت میزد. اواخری خیلی لاغر شده بودند اعلیحضرت. هیچی نمی خوردند. تنها خوراکشان مرغ بریان بود. شوهرم خیلی فقیه مظلومی بود، در هنگام فوت هیچ کینه ای از فتنه گران نداشت (اشک هایش را با گوشه چادر پاک می کند).</span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><b>ک.ن:</b> من حال شما را درک می کنم خجسته بانو. واقعا حقایق مشخص است! داریم با هم به تصاویر نگاه می کنیم. می شود توضیح دهید این ها چه کسانی بودند؟ این سپزپوشان شورشی را می گویم.</span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><b>خجسته</b>: (با حالتی بسیار مظلومانه سرش را به نشانه تاسف تکان می دهد) این ها یک مشت وحشی بودند. وقتی فتنه سال ٨٨ اتفاق افتاد همین وحشی ها در زندان ها به ماموران خوش برخورد و شیکپوش ما تجاوز کردند و باتوم بدستان جیره خوار فتنه گران هم با ضربات باتوم امت حزب الله را در خیابان کتک می زدند و آن ها را گاز می گرفتند. حتی جای دندان های یکی از معترضان وحشی بدترکیب هم در بازوهای من هست، حالا اینجا زشت است و نمی توان چادر را کنار بزنم. اعلیحضرت خامنه ای خیلی به این ها محبت کردند. همش در فکر آن بودند که کسی کشته نشود، ولی نمک نشناسان قدر مرحوم رو ندونستند و ایشان بعد از چند سال موعظه مجبور شدند جلای ایران اسلامی کنند. در کل خیلی دوست دارم بدانم فتنه گران الان کجا هستند. امیدوارم سینه قبرستان خوابیده باشند.</span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><b>ک.ن</b> (از فرط حیرت انگشت به دهان گرفته): عجب عجب. نمی دانستم. خوب شد شما فرمودید. من تاحالا این حقایق تاریخی رو نمی دوستم. ولی عجب مستندی شما ایفای نقش می کنید خجسته بانو. وای وای! حالا می شود لطفا از اعلیحضرت اسلامپدر یک کم توضیح دهید.</span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><b>خجسته</b> (با بغض فراوان، صورتش گل انداخته) : شوهرم یک تیکه طلا بود. همش زیر سر شرق و غرب بود که پیشرفت های جامعه اسلامی را می دیدند و کارشکنی می کردند. اعلیحضرت خامنه ای نمونه کامل یک انسان مظلوم و وارسته بود. ایشون همش به فکر بیت المال بودند. (فین می کند) یک روز یکی از عناصر خودفروخته غرب که به درون نظام رخنه کرده بود برای آسیب زدن به حیثیت نظام ٣٠٠ هزار میلیارد حالا نمی دونم پوند بود یا یورو یا ریال، اختلاس کرد که اعلیضرت زد پس کلش و زود پول رو به بیت المال برگردوند. نمی دانید چه خلیفه خوبی بود. او خودش بر سر مزار امام علی در نجف گفته بود که علی بخواب ما بیداریم. آخر سر از غصه دوری از تخت اسلامی و امت همیشه در صحنه ایست قلبی کرد و ترکید. ولی امت همیشه در صحنه بیدارند و برای تاجگذاری آقا مجتبی برنامه ریزی می کنند و اعلامیه پخش می کنند. (دوربین مجتبی خامنه ای را نشان می دهد که به دوربین زل زده و با ولع ناخن هایش را می جود)</span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><b>ک.ن</b>: البته برخی از فتنه گران که از غرب خبیث تغذیه می شوند می گویند که اعلیضرت و شاهزاده مجتبی چندین میلیارد دلار سرمایه کشور را در چمدان ها گذاشته و با خود برده اند. این ادعا چقدر صحت دارد؟</span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><b>خجسته</b>: مزخرف می گویند. خیلی شکر خورده اند. ما کلا ٦٢ هزار دلار با خودمون آوردیم که اون هم بخشیش سیسمونی ولیعهد مجتبی است. البته ارث پدری اعلیحضرت اون گوشه جداگانه در چمدانها است و وقت نکردم بنشینم حساب کنم. تازه کلی از اونا رو به خلبان طیاره تو راه داشتیم میومدیم قرض دادم که اون را خورد و به ما پس نداد. تازه همین یک ساعت پیش هم پیش پای شما از ولیعهد مجتبی کلاهبرداری کردند و خیلی از پول ها نیست شد. خاک تو سرت مجتبی چرا حواسپرتی کردی؟</span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><b>ک.ن</b>: حالا بانو خجسته خودتان را ناراحت نکنید اتفاقی است که افتاده، حالا امت همیشه در صحنه به شما که سید و سادات هستید سهم امام می دهند جبران می شود. از قضیه میرحسین موسوی بگویید. دقیقا چه شد، فتنه گران می گویند که آقا خامنه ای علیه میرحسین کودتا کرد و احمدی نژاد را که البته الان در باغ وحش زندانی است به جای او گماشت، شما چه می گویید؟</span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><b>خجسته</b>: میرحسین یک جیره خوار صهیونیست اشغالگر بود. میرحسین با حمایت ارتش آمریکا و موساد و ک.گ.پ بر علیه اعلیحضرت کودتا کرد ولی با تلاش شبانه روزی سربازان گمنام شکست خورد و در دادگاه نظامی به جرم هایش اعتراف کرد و وقتی دید رویش کم شده خودش را حبس خانگی کرد. کروبی معاون میرحسین هم یک تروریست کمونیست بود و با حزب توده فعالیت سهمگینی داشت که اسناد آن همگی در گاوصندوق شعبان شریعتمداری موجود است.</span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<br /></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><b>ک.ن</b>: آها فهمیدم. (چفیه اش را مرتب می کند) چطور شد که اعلیحضرت خامنه ای فوت شدند؟ این حقایق را برای امت مسلمان تشریح کنید.</span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><b>خجسته</b>: بله آن روزها... یادش بخیر. چه دوران غم انگیزی بود. (دوباره می گرید) اعلیحضرت چند سالی دچار سرطان پروستات بودند ولی هیچ نمی گفتند. به من هم هیچی نگفتند. اون موقع فهمیدم که آغا می رفتند دستشویی و ساعت ها در آنجا می ماندند. واقعا نمی دانم چه بگویم. برای تسکین دردشان به دود رو آوردند. سیگار برگ و مخلفات و چیز می کشیدند. تو دستشویی هی با پروستاتشان ور می رفتند. این ها بیخود نبود، آقا شم الهی داشت. آقا مذهبی بود. آقا را ابوالفضل و امام زمان یاری داده بود، از بچگی پشتش بودند. حتما آن ها به آقا خبر داده بودند. بیخود نبود همش صداش گرفته بود، از شدت غصه نشئه شده بود که بعدا البته نعشه شد. همش زیر سر استکبار جهانی است. حضرت آقا بسیار مظلوم بود. ما همینطوری چند وقتی در هوا سرگردان بودیم و نمی دانستیم کجا برویم هیچ جایی رو هم نداشتیم. یک روز در طیاره ناگهان گفتند پروستاتم. خلبان میانبر زد و رفتیم کشور دوست کره شمالی... رهبر عظیم الشانش خیلی به ما احترام گذاشت ولی گفت ما اینجا کلینیک نداریم و خود کره ای ها هم وقتی مریض می شوند خودکشی می کنند چون بیمارستان نداریم. خلاصه دیگه دیر شده بود و اعلیحضرت در جمع خانواده ترکید و جان داد... البته روح آقا الان از بالا دارد کیف می کند و خوشحال است، می بیند که چقدر امت حزب الله روشنند و برای بازپس گیری انقلاب تلاش می کنند.</span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><b>ک.ن</b>: می دونم وضع روحی شما بد است خجسته بانو. وقت شما رو نمی گیرم. آخرین حرف و آرزی شما چیست؟</span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><b>خجسته</b>: ای امت همیشه در صحنه متحد شوید زیر عبای ولیعهد کبیر مجتبی خامنه ای. مجتبی قول شرف داده که خلافت نکند بلکه فقط به طور نمادین نظارت می کند، این تن بمیره راست می گویم. من هم وقتی انقلاب اسلامی دوباره پیروز شود و شورشیان خبیث به سزای خود برسند، به همان خانه قبلیم برمی گردم. چادر گلگلیم و برقع حریرم و همینطور اسب ها و مزرعه ها و املاکم یادش بخیر. البته اشتباه نشه چون اینهایی که گفتم مال شخصی نیست، مال موزه و بیت المال است، مال مملکت اسلامی است. من فقط از اون ها حفاظت می کردم چون امانت دار خوبی هستم. مجتبی هم قول داده برگرده سرشو بیاندازه پایین و در کاخ به امور شخصیش بپردازه (دوربین دوباره روی ولیعهد مجتبی زوم می کند. مجتبی عمامه اش را صاف می کند، و آمرانه به دوربین نگاه می کند و لبخند می زند). قسم می خورم به دولت و احزاب و غیره کاری نخواهیم داشت. من هم دوباره میشم فقیهبانو خجسته که البته شکلش مهم نیست... </span><br />
<span style="font-size: large;"><br /></span><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgBKLpK3CDHtDhuEwch4CXjk9KeOB8Xkp-B-w-KVUx0GPvznUh37gueiJWYSebMoXLJUZs9F5t-tda2FwsjdSaxI1Hlrz_oZ9QL04vvSs3CX9JK4CY4In2JJauCiXKRmF117vCwCLgkVmo/s1600/News_167__1__164674075.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="400" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgBKLpK3CDHtDhuEwch4CXjk9KeOB8Xkp-B-w-KVUx0GPvznUh37gueiJWYSebMoXLJUZs9F5t-tda2FwsjdSaxI1Hlrz_oZ9QL04vvSs3CX9JK4CY4In2JJauCiXKRmF117vCwCLgkVmo/s400/News_167__1__164674075.jpg" width="308" /></a></div>
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">.............................................................................</span></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="color: red; font-size: large;">*</span> پی نوشت: پیش از خواندن مطلب برای درک بهتر آن، مستند "<a href="http://www.youtube.com/watch?v=4tPj9TbU0lE" target="_blank">از تهران تا قاهره</a>" را ببینید</div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
</div>
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2012/8/2/3105803" target="_blank">این لینک در بالاترین</a></span></div>
</div>کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com17tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-74216982383721945822012-07-21T20:15:00.000-07:002012-07-21T20:44:56.563-07:00روزه بیش از آن که برای فرد ضرر داشته باشد چرخ های اقتصاد جامعه را از حرکت باز می دارد<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">از قدیم گفته اند که روزه بگیر تا به یاد فقرا بیفتی و آن ها را بهتر درک کنی. هر چند که به نظر می رسد چنین چیزی به کل غلط است چون با روزه گرفتن نه تنها فرد به فکر افراد فقیر و گرسنه نمی افتد بلکه جامعه را به سوی اختلال و فقر می برد. اگر از یک فرد مذهبی بپرسید که روزه چرا در اسلام وجود دارد و فایده آن چیست، پاسخ خواهد داد که "آن را خدای تبارک و تعالی به ما دستور داده است و خدا داند، و چون خدا گفته است پس حتما خیری در آن است. اگر هم آن را انجام ندهیم آتش جهنمی با دمای فلان هزار درجه برای ما تدارک دیده شده است!" اگر هم از یک آخوند بپرسید پاسخ نسبتا مشابهی دریافت خواهید کرد ضمن آن که تلاش بی وقفه ای می کند تا آن را با دلایل علمی و البته در سطح خود برای شما ثابت کند.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">آنچه که مسلم است این است که روزه از ابتدا تا انتها هیچ سودی برای بشریت نداشته و نخواهد داشت. تصور کنید که یک جامعه از صبح تا غروب هیچ چیز نخورند تا فرمان الهی را استجاب کنند. البته چنین اللهی با عطوفت انسانی باید ذهنیتش از یک بچه دبستانی هم کمتر باشد تا چنین فرمانی دهد تا ثابت کنند که بندگانش تحت فرمان او هستند، خدایی که ظاهرا آفریننده کهکشان ها و سیارات بی انتهاست و در عین حال به موجودات ذره بینی چون ما امر کند که اگر روزه نگیرید برای شما عقوبت سخت خواهد بود. </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">اجتماعی که در آن به دلیل خستگی و ناتوانی ناشی از روزه چند ساعت زورکی کار کند و سپس برای استراحت و افطار به خانه رود، جامعه ای سست با بازده کم خواهد بود. جامعه نیاز دارد که چرخ های اقتصادش بچرخد ولی چگونه چرخ های جامعه ای بچرخد زمانی که انسانی که روزه می گیرد و ذهنش به درستی کار نمی کند، چگونه یک محقق و مخترع و کاشف که برای راحتی و رفاه همنوعان خود تلاش می کند کارهای خود را برای چنین احکامی ولو یک روز عقب می اندازد؟ می شود گفت که در طول یک ماه غالبا چرخ های مملکت می خوابد تا البته الله راضی شود! آنگاه گمان نبرید که کفار چینی به شدت هرچه تمام تر در اوقاتی که امت مسلمان مشغول غلت زدن در رختخواب تا فرارسیدن افطار هستند، کار می کنند تا چرخ های ممکلت خود را بچرخانند، و جانماز و سجاده تا مهر و تسبیح چینی را به همین امت مسلمان بفروشند! آیا این ننگ نیست؟</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">ظاهرا اسلام دغدغه کار و اقتصاد و کشاورزی به آن صورت نداشته است. اگر شما سرتاسر قرآن را بکاوید ولو یک آیه در باب کشاورزی و کار پیدا نخواهید کرد، در عوض پر است از آیات وحشت از روز قیامت، و آیات وای بر منکرین! البته در جایی نیز گزارش نشده است که مسلمین صدر اسلام دغدغه کار و فعالیت سالم داشته باشند، مبنای زندگی قبیله ای امروزه مبنای یک کشور ٨٠ میلیونی شده است. بالطبع بسیاری از احکام اسلام برای زندگی امروزی مناسب نیست. شاید برای افراد بیکاری که در گذشته گوشه عبادتگاه ها و یا خانگاه ها می نشستند و قصد تهذیب نفس داشتند چنین کارهایی مذموم نبود، اما یک جامعه سالم و پویا نمی تواند درگیر چنین احکامی شود. کلا روزه فایده ندارد و یا اگر هم داشته باشد نسبت به زیان هایش اندک است. برخی که می خواهند به این دستور مذهبی لعابی علمی بدهند، آن را با استراحت معده و غیره توجیه می کنند! البته لازم به گفتن نیست که بدن به سه وعده روزانه نیاز دارد و کاهش آن به هیچ وجه استراحت به حساب نمی آید. البته روزه نهایتا هر مقصودی که در ابتدا داشته باشد، نهایتا به عاملی برای بیکارگی، ایست چرخ های پویای اقتصاد و اجتماع و مفتخوری منجر می شود، و بر خلاف عده ای که این دستور تابجای دینی را با استراحت جوارح و تناسب اندام و غیره توجیه می کنند، اتفاقا نتیجه عکس دارد! به نظر می رسد که بسیاری از احکام اسلام نظیر روزه و ذبح شرعی بر اساس خشنودی الله و نه دلیل منطقی پایه گذاری شده است. در مورد ذبح شرعی گاو و گوسفند و غیره، حتما باید سر جاندار را به شیوه ای برید که الله گفته است. در همین ارتباط به دلیل همین سالانه در روز قربان، هزاران گاو و گوسفند را در مکه منوره سر می برند و تعداد قربانیان این خرافات وحشتناک گاه بقدری زیاد است که لاشه آن ها را با بولدوزر جمع کرده و دفن می کنند، در حالی که همزمان میلیون ها نفر در جهان گرسنه هستند. این احکام ریشه در خشنودی خدای یهود (یهوه) دارد. طبق احکام یهود عهد عتیق، نخست زادگان احشام نر را در آتش می سوزانند و نام آن ها قربانیان سوختنی بود. شاید هزاران گوسفند بیگناه فقط برای خشنودی یهوه سوزانیده می شد تا پایداری قوم اسرائیل به خدای خشم و قتل و فتوا را به اثبات برساند! دستوراتی اینچنینی به اسلام نیز سرایت کرده، و روزه و نماز نیز ظاهرا برای خشنودی الله بوده است و لاغیر.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">شاید اگر اسلام در قطب شمال و یا منطقه سرسیر پایه گذاری می شد احکام آن نیز متغیر می بود. جالب است که خبرگزاری فارس<a href="http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910431001294" target="_blank"> اعتراف کرده است</a> "مسلمانان دانمارک ماه سختی را در پیش رو دارند چون باید ٢١ ساعت را روزه بگیرند." آیا با این حساب احکام اسلام را می توان جهانشمول دانست؟ آیا افرادی که بر فرض بتوانند ٢١ ساعت از ٢٤ ساعت شبانه روز را روزه بگیرند زندگی مختلی نخواهند داشت؟ نتیجه اتکا به قوانین عقب افتاده کهن این می شود که گرانی کشور را به سوی پرتگاه و بیچارگی کشانده است و متصدیان حکومتی که غالبا عمامه به سرانی بیسواد هستند که ذهنیتشان از بول و غایط فراتر نمی رود از فواید روزه و برنامه ریزی کشور برای روزهای ماه مبارک رمضان می گویند! همه چیز را رها کرده اند و مراقب آن هستند که چه کسی در ملاعام و کوچه و معابر روزه خواری می کند تا او را به مجازات برسانند. آیا این جامعه شایسته زندگی سالم و درست است؟</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">در همین جامعه خودمان مردم نزدیک به ١٦ ساعت روزه می گیرند، یعنی ١٦ ساعت نخوردن کامل، که با افطار شدید و مواد قندی جات که شباهتی با قحطی زدگی دارد. و هر عقل سالمی می داند که اگر سودی هم داشته باشد در برابر زیان، ١ در برابر ١٠٠ است. </span><span style="background-color: white; font-size: large;">شاید الله محمد نمی دانست که دانش آموزان و دانشجویان که سن تکلیف آن ها ١٤٠٠ سال پیش ٩ و ١٥ سال تعیین شده است، امروز مشغول به درس و تحصیل خواهند بود روزه برای آنان از سوی هر عاقلی منع شده است. </span><span style="background-color: white; font-size: large;">فراتر از فرد، بازده جامعه و روند طبیعی آن به شدت کاهش می باید، کارمندان و کارکنان کشور دیر به سر کار رفته و زود از سر کار می آیند و در پایان هیچ کس در برابر گرانی و فقر فزاینده خم به ابرو نمی آورد. در پاسخ به کسانی هم که می گویند روزه بگیر به یاد فقرا باشی، می گویم منطقی تر نیست که اگر راست می گویید و به فکر فقرا هستید، جامعه روزه نگیرد و بیشتر کار کند و نصف درامد ماه را به افراد بی سرپرست و محتاجان واقعی کمک کنند؟ </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="background-color: white; font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="background-color: white; font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="background-color: white; font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2012/7/22/3094070" target="_blank">لینک این مطلب در بالاترین</a></span></div>
</div>
کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com2tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-38833975309635338172012-07-15T18:41:00.000-07:002012-07-15T18:50:57.595-07:00بیانیه بهرام مشیری پیرامون مناظره با عوامل «استبداد سابق» / رضا پهلوی یک شهروند عادی و بدون منصب سیاسی است<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right;">
</div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEho9TyZwfHLFE22kYmWk4cwu0b1wd0chMK3rJ9qLEf32S5XCB16WtrMzXW2QY3CpMpiIxUZq8mr36NLp8U4KDqZ_C1ToSq_LJlZL45rOi48gOvK_OnlO6OTH6-KHFuoXel7cjGdJ3aFCZY/s1600/487693_10151262668141038_1228281481_n.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="320" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEho9TyZwfHLFE22kYmWk4cwu0b1wd0chMK3rJ9qLEf32S5XCB16WtrMzXW2QY3CpMpiIxUZq8mr36NLp8U4KDqZ_C1ToSq_LJlZL45rOi48gOvK_OnlO6OTH6-KHFuoXel7cjGdJ3aFCZY/s320/487693_10151262668141038_1228281481_n.jpg" width="240" /></a></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><o:p><span style="font-size: large;"><br /></span></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><o:p><span style="font-size: large;"><br /></span></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><o:p><span style="color: red; font-size: large;"><br /></span></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<i><span style="color: red;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">گر من از سرزنش مدعیان
اندیشم</span><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><o:p></o:p></span></span></i></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><i><span style="color: red;">شیوه مستی و رندی نرود
از پیشم</span></i></span><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; font-size: large; line-height: 115%;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">حافظ</span><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; font-size: large; line-height: 115%;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><br /></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><br /></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">چندی پیش پس از انتشار
مصاحبه شاهزاده رضا پهلوی با «فوکوس آن لاین» نقدی بر سخنان ایشان که از حیطه حقایق
تاریخی مربوط به استبداد مرحوم پدرشان و دایره مطالب شخصی مربوط به خودشان بیرون بود،
لازم آمد.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">ایشان درآن مصاحبه خود
را «پادشاه قانونی ایران» نامید و گفت</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>:<o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">"</span><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">این مراسم ﴿یعنی اعلام پادشاهی﴾ در بیستمین
زادروز من برگزار شد و طبق قانون اساسی، می بایستی به این سن رسیده باشم تا بتوانم
شاه شوم. البته بعد می بایست در مجلس ایران هم سوگند پادشاهی یاد می کردم. بنابراین
می توان گفت که بنا به قانون شاه ایرانم</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>."<o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">و در جایی دیگر گفت:
"من رهبری ملّی هستم. می توانم نلسون ماندلایی باشم، مهاتما گاندی</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>."<o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">و در باب پدرش و در جواب
خبرنگار که گفته بود "ایران در زمان پدر شما کشور چندان دموکراتیکی نبود"
اظهار داشت</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>:
<o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">"</span><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">پدرم بر این باور بود که باید ابتدا به مردم
تا حدّی آموزش بدهد تا دموکراسی امکان پذیر شود</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>!"<o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">و بسیاری مطالب دیگر از
این دست.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">در این میانه دوست ما
آقای محمّد امینی در جواب این سخنان مقاله ای زیر عنوان "آرزوهای محمّدعلی شاهی"
چاپ و نشر نمود.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">امینی در باب موضوع پادشاهی
و ادّعای ایشان نوشت</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>:<o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">"</span><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">بنا بر کدام قانون؟ قانون اساسی ایران که در
راهش جانفشانی ها شد و خاندان ایشان به آن جفا کردند؟ در کجای قانون اساسی آمده است
که میتوان در مراسمی در یک کشور خارجی، شاه قانونی ایران شد و چنانچه بخت و اقبال یاری
نمود، «بعد می بایست در مجلس ايران هم سوگند» خورد؟</span><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">مجلسی که دیگر در میان
نبوده و نیست و در آینده هم دستکم بر پایه قوانین يكسد سال پیش در میان نخواهد بود؟
اصل سی و نهم متمم قانون اساسی چنین است</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>:<o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">«</span><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">هیچ پادشاهی بر تخت سلطنت نمی تواند جلوس کند
مگر این که قبل از تاج گذاری در مجلس شورای ملی حاضر شود و با حضور اعضای مجلس شورای
ملّی و سنا و هیِأت وزرا قسم یاد نماید</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>.»"<o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">در این مصاحبه آنچه حیرت
انگیز مینماید و هر قربانی استبدادی را می رنجاند آنست که این شاهزاده محترم، بیست
و پنج سال حکومت استبدادی مرحوم پدرشان را "آموزش" قلمداد کرده است. مفهوم
پوشیده این ادعا آنست که مردم ایران حق و لیاقت آزادی و دمکراسی را نداشتند. در حالیکه
به شهادت تاریخ پدرشان با سرنگون ساختن حکومتی دموکراتیک بر ایران مسلط شد.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">زمانی که پدر ایشان به
کمک نیروهای بیگانه کودتای معروف را به راه انداختند، هم نهادهای سیاسی مشروطه فعال
بودند و (هم) "آموزش" دمکراسی توسط این نهادها و جراید مختلف و اصحاب فکر
و قلم در ایران زمین جریان داشت.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">اتفاقاً بزرگترین بدبختی
تاریخی زمانی آغاز شد که دولت کودتا به تعطیل نهادهای قانونی مملکت و جای نشین ساختن
آن با حکومت زور پرداخت و سرانجام پس از ٢٥ سال استبداد، حکومتی مستبدتر و سیاه نامه
تر از آن زائیده شد.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">امروز که کشور ایران به
دلیل بی خردیها و ماجراجوییهای روضه خوانان به انزوای کامل افتاده و فشارهای حاصل از
تحریمها در همه ابعاد زندگی اقتصادی مردم مشهود است، عوامل استبداد سابق در افق سیاست
ایران «فرصتی دیگر» می بینند تا شاید با عنایت پروردگار نیروهای خارجی به ایران حمله
ور شوند و تخریب ایران و کشتار مردم آن، زمینه مساعدی را جهت باز تولید استبداد سابق
فراهم سازد.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">باری پس از قرائت این
مصاحبه بر آن شدم تا فرمایشات ایشان را نقد کنم و در یکی از برنامه های دوشنبه سرزمین
جاوید چنین کردم. اما شما به نیکی میدانید که ذهنیت و طبیعت استبداد هیچگونه نقدی را
بر نمی تابد و هرگونه سخنی که در راستای خواست استبدادیون نباشد، «توهین» تلقی می شود.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">پخش برنامه غوغائی برانگیخت
که میتوان گفت کم سابقه بود. غوغاگران تلویزیونی فریاد «وای اعلیحضرتا» بلند نمودند
و عوامل و اجامر استبداد طلب از پنج قاره جهان به همان شیوه مرضیه سید یعقوب انوار
و شعبان جعفری آنچه ناسزا در محفظه خاطره و مخیّله شریفه خویش داشتند،به سوی مخلص حواله
نمودند.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">چند چپ پشیمان که اخیراً
«شکر خوردم، نفهمیدم» و «ای کاش اعلیحضرت ما را اعدام کرده بود» شعار خود ساخته نیز
با اجامر و اجلاف استبداد سابق هم صدا شده، آنچه تیر در ترکش جهالت داشتند، از شست
سفاهت بسوی ما رها نمودند.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">از سوی دیگر دوستان حاذق
و یاران موافق و مبارزان آزادی! که همواره مراحمشان شامل حال این حقیر کمتر از قطمیر
بود چون فضا را خطرناک و وضعیت را هولناک دیدند، در دفتر این صاحب تلویزیون و آن رسانه
با حالتی پریشان و چشمی گریان دست تاسف بدست سائیدند و آه جانسوز از جگر بر کشیدند
و ضمن خواندن آیه شریفه «برائت از مشرکین»، از این حقیر تبرّی جستند و سعی نمودند در
این واقعه جانکاه با جناب رئیس هم عقیده باشند.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">طرفه حکایتیست حکایت استبداد٠
در روزگار قدرت، با اعمال خشونت، ارعاب و شکنجه دهانها را می بندد و قلمها را می شکند
و در زمان نکبت، عمل سانسور را با فحاشی و اتهام و ترور شخصیت عملی می کند.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">باری، پیش از این ماجرا،
سرهنگی از افسران سابق ارتش ایران که در ایالت فلوریدا سکنی دارد، بطور روزمره و به
دفعات، به دفتر سرزمین جاوید تلفن می نمود و در رّد و نقد سخنان من سخن می گفت﴿روی
پیامگیر﴾. ایشان ضمن گفتار به حدی اضطراب و هیجان نشان می دادکه حقیقتاً شنونده پیام
را نگران می نمود که نکند این مرد کهنسال در معرض سکته قلبی قرار گیرد.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">ایشان آنچه میگفت سخنش
به زیور ادب آراسته بود و این امر مرا بر آن داشت که علناً ایشان را دعوت کنم تا در
برنامه سرزمین جاوید حاضر شوند و هر چه میخواهند بگویند تا هم هموطنان عقاید ایشان
را بدانند و هم از اضطراب ایشان کاسته شود. فردای روزی که از ایشان دعوت کردم، پیامی
گذاشته بودند حاکی از اینکه به علت بعد مسافت از حضور در برنامه معذورند و این ماجرا
گذشت.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">این تجربه مرا بدین اندیشه
رهنمون شد که از طرفداران استبداد سابق دعوت نمایم تا دو سه تن از دانایان خود را برگزینند
و جهت مناظره در باب عملکردهای استبداد گذشته -با مدیریت مهندس شجره- به تلویزیون پارس
اعزام نمایند.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">چنانکه می دانید حامیان
استبدادگذشته مشکل «توضیح» دارند٠ این مشکل در توضیح «علل انقلاب»، «علل سقوط رژیم»،
«علل کودتای ٢٨ مرداد»، «علل به قدرت رسیدن ملایان» و بسیاری مطالب دیگر مهمترین گرفتاری
این گروه است. این هموطنان به هیچ یک از اسناد تاریخی و دلایل و شواهد و تحقیقات انجام
یافته تن نمی دهند و (به) هیچگونه بحث عقلانی و مناظرات استدلالی و مدنی اعتقاد ندارند٠
نمایندگان استبداد سابق درین سی و اند سال گذشته با بوق و کرنا همواره جمیع گناهان
را به گردن «مردم ناسپاس» و «نمک نشناس» و روشنفکران و آزادی خواهان و مبارزان سیاسی
و معترضان حکومت سابق سوار می کنند و در این رهگذر کمپانیهای نفتی، سازمان سیا، تجمع
گوادالوپ و بی بی سی لندن را نیز بی نصیب نمی گذارند.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">در این تحلیل! ها هرگز
به نقش استبداد و تضییع حقوق ملت و تعطیل فرآیند قانون و قطع جریان روشنفکری و سانسور
و جز اینها کوچکترین اشارتی نرفته است٠</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>
</span><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">گمان این بنده آن بود
که بر قرار ساختن یک مناظره شاید فتح بابی باشد در راستای گفتمانهای آینده که ممکن
است حصول توافقی را میان گروههای مختلف بر سر حقایق تاریخ گذشته به دنبال داشته باشد
و این توافق مآلأ زمینه ای به جهت ائتلاف گروههای متخاصم ایجاد نماید.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">در دو سه روز گذشته بدون
اطلاع من، بعضی رفقا مطالبی نادرست از قول من بر روی آنتن تلویزون پارس برده و توجه
نفرموده اند که آدم زنده جز آنکه محجور باشد نیازمند قیّم نیست.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">ناگهان از تلویزیون پارس
اطلاع رسید که سه تن، که یک تن برنامه گذار و دیگری بانوئی در اروپا و سومی اسماعیل
نوری علا است، آمادگی خویش را جهت مناظره و دفاع از رژیم گذشته اعلام نموده اند.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">وجود اسماعیل نوری علا
در کنار حامیان «استبداد سابق» بسیار شگفت انگیز بود٠ چه این مرد محترم آزادی خواه
و از بنیانگذاران «سکولار های سبز» در امریکا است٠ در گفتگوى سه جانبه مفصلّی که دیروز
مابین من، مهدی حاذق اعظم و آقای نوری علا انجام پذیرفت، ایشان کلأ منکر چنین توافقی
شدند.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">از همه شگفت انگیزتر آنکه
امروز دوستی از تلويزیون پارس تلفن فرمودند که سه شخصیّت ، یکی توده ای، دیگری چپ نامعلوم
و سومّی از شخصیّتهای تلوزیون پارس آماده اند با شما مناظره نمایند. موضوع مناظره نیز
«رضا پهلوی » خواهد بود٠ بی اختیار این عبارت عربی معروف که میگوید " العیاذ بالله
من قضاء سوء" از ذهنم گذشت٠ عرض کردم دوست عزیز انگیزه پیدایش چنین مناظره با
حامیان "استبداد سابق" بوده است، با چشم داشتی به یک نتیجه مثبت. آقای شاهزاده
رضا پهلوی در رژیم گذشته کودکی بیش نبوده و تا به امروز منشاء هیچ گونه خیر و شرّی
در تاریخ مملکت نبوده است. منظور ما حکومت مرحوم پدر ایشان بوده و نه بررسی زندگی یک
شهروند عادی که صاحب هیچگونه منصب سیاسی نبوده و مانند بسیاری دیگر، بیرون از مرزهای
ایران در تبعید زندگی میکند.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">اما این دوست محترم گوشش
بدهکار این حرفها نبود و می گفت: "شما با انتقاد از شاهزاده رضا پهلوی جنجال به
راه انداخته اید و حتماً و قطعاً بایستی راجع به ایشان مناظره کنی.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">به سرعت دریافتم که این
طرح را افراد «باهوش» بادقت طراحی فرموده اند تا اصل موضوع را که «استبداد سابق» است
لوث نمایند و با «سوژه» ساختن شخصی که هیچگونه نقشی در سیاهکاریهای گذشته نداشته، مغرور
و سربلند و پیروز از این مناظره خارج شوند.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">به این دوستان بایستی
گفت</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>:<o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">گر توئی از پاردم سائیده
های مدرسه</span><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">پاچه ور مالیده کوی خراباتیم
ما</span><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">بنده نمیدانم این داد
و فریاد و جوش و خروش بعضی آدمها از کجاست. آقای رضا پهلوی در مصاحبه با تلویزیون کانال ١ بعضی سخنان خود را تکذیب کردند و آن را ناشی از خطای ترجمه دانستند و اعلام نمودند
که در اندیشه تعقیب قانونی «فوکوس آن لاین» هستند٠ این به گمان من خود ترفندی دیگر
است. بهتر است شاهزاده محترم به جای این سخنان، عین مصاحبه را پخش نمایند تا هموطنان
ما بتوانند خود به صحت یا سقم سخنان ایشان آگاه شوند. در میان هموطنان، بسیاری در زبان
آلمانی متبحّرند و می توانند دریابند که در ترجمه سخنان ایشان تصحیفی رخ داده است یا
نه.</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><br /></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;">با احترام،</span><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><br /></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: large;"><span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><br /></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><span style="font-size: large;">بهرام مشیری</span></span><span dir="LTR" style="font-family: Arial, sans-serif; font-size: 12pt; line-height: 115%;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-family: Arial, sans-serif; font-size: large;"><span style="line-height: 18px;">----------------------------------------------------------</span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><span style="font-size: large;">منبع: <a href="http://www.facebook.com/pages/Bahram-Moshiri/121076271037" target="_blank">صفحه فیسبوک بهرام مشیری</a></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><span style="font-size: large;"><br /></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><span style="font-size: large;"><br /></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><span style="font-size: large;"><br /></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: Arial, sans-serif; line-height: 115%;"><span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2012/7/16/3088345" target="_blank">این لینک در بالاترین</a></span></span></div>
</div>کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com15tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-9334520410173771642012-07-11T17:39:00.001-07:002012-07-11T18:19:07.518-07:00آقای پهلوی اگر سخنان منتسب به شما در فوکوس آنلاین درست باشد دیگر ارزش و اعتباری برای شما قائل نیستم<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">خیلی صریح و بی پرده صحبت می کنم و امیدوارم که نوشته من که یکی از نویسندگان تاحدی شناخته شده بالاترین هستم به دست شما برسد. برخی می گویند از مبارزان و مدافعان مشهور حقوق بشر چون شما انتقاد نکنم چون مانع اتحاد و سبب خشنودی مستبدان است، هرچند که من این حرف را باور ندارم و از نظر من تا زمانی که انتقاد نباشد شفاف سازی وجود ندارد ضمن این که تبعات آن می تواند در آینده بدتر باشد، همینطور که طبیعتا نمی توانیم دقیقا مانند هم فکر کنیم. من در گذشته نیز راجع به شما نوشته ام (<a href="http://unirani.blogspot.com/2011/11/blog-post_27.html" target="_blank">+</a>) و همگان می دانند که نسبت به سلطنت چه موضع و انتقاداتی دارم (<a href="http://unirani.blogspot.com/2011/11/blog-post.html" target="_blank">+</a>). اما همیشه نسبت به شما به دیده احترام نگریسته ام اما ظاهرا چند روز اخیر نوشته ای از طرف شما در وبسایت <a href="http://www.focus.de/politik/ausland/krise-in-der-arabischen-welt/cyrus-reza-pahlevi-im-focus-interview-ob-ich-die-krone-tragen-werde-haengt-vom-willen-des-volkes-ab_aid_764055.html" target="_blank">فوکوس آنلاین</a> منتشر شده است، هرچند که سخنان منتسب به شما در هفته نامه فوکوس توسط وبسایت خود شما <a href="http://www.rezapahlavi.org/details_article.php?persian&article=605" target="_blank">رد شده</a>، اما برای من و بسیاری دیگر قانع کننده نبوده است. سخنان هر فرد می تواند معیار سنجش او باشد. البته این که دایم سخنانی واحد تکرار کرده اید و بعد در هفته نامه ای به نام فوکوس برخی حرف های ناگفته بیرون می آید ممکن است شک برانگیز باشد، اما از سوی دیگر باید گفت که خطای ترجمه تا به این حد نمی تواند باشد و حتما حرف هایی را به این شیوه و یا مشابه آن زده اید چون متاسفانه شاید خیال کرده اید که مردم ایران هفته نامه فوکوس را به زبان فارسی ترجمه نمی کنند و از محتوای آن بی اطلاع خواهند ماند، و حال که قضیه به اصطلاح رو شده است، آن را کتمان می کنید!</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">آقای پهلوی شما اعلام کرده اید که پادشاه قانونی ایران هستید و نمی توانید کتمان کنید! شما به هیچ وجه ادعای پادشاهی نمی توانید داشته باشید چون حکومت سلسله پهلوی منقرض شد و تمامی ماجرا پایان پذیرفت. شما باید برای آزادی ایران تلاش کنید چرا به فکر تاج و تخت هستید؟ این جاهطلبی ها را رها کنید. پدر شما شاه بوده خب بوده است، آن دوران تمام شد و 34 سال از آن دوران گذشت و شما تنها یک شهروند ایرانی و فعال سیاسی هستید که روزگاری پدر شما بالاترین منصب سیاسی کشور را داشته و خودتان ولیعهد بوده اید، ولی خب پس انقلاب ٥٧ (چه درست یا چه نادرست) این قضایا هم تمام شد و حرف های شما تحمیل بیجاییست. نکته منطقی این که پدر شما شاه بوده است و پدر شما هم طبق پدر بزرگ شما شاه شده است، اما پدربزرگ شما که البته خوبی ها و خدمات او را هم فراموش نمی کنیم روزگاری یک شهروند معمولی و قزاق، و پسر یک رعیت بوده است که ناگهان با کودتا به قدرت رسید. منظورم دقیقا این است که بنیان پادشاهی که شما از آن دم می زنید روی آب است و اصلا اعتبار و منطقی ندارد. افرادی یکشبه بر اساس جابه جایی قدرت به منصبی رسیدند و اعقاب ذکور آن ها نیز ناگزیر به همان منصب پدر رسیدند، و تا آنجا که تاریخ به خاطر دارد استبداد بوده است، حال که ٣٤ سال سلسله پهلوی تمام شده است. اگر شما خود را شاه می دانید پس شاهزادگان بسیاری باید از سرتاسر کشور بلند شوند و خود را از نسل پادشاهان گذشته بنامند! حال اگر بر فرض روزی پادشاهی در مملکت برقرار شود (طبق اکثریت آرا) شما امتیاز خاصی نسبت به سایرین نخواهید داشت! این که شما برخی اوقات به جنایات پدر خود نیر اعتراف می کنید، گواه بر آن نمی شود که شما پادشاه آینده خوبی برای این مرز و بوم باشید! بلکه شما می بایست از اندیشه پادشاهی در آیید و اعتبار و آبروی خود را بیش از این نبرید. شما تنها به عنوان یک فعال سیاسی شناخته شده محترم بودید که حالا آن را هم برای بسیاری از دست دادید.</span><br />
<span style="font-size: large;"><br /></span><br />
<span style="font-size: large;">پس نوشت: راستی آقای پهلوی ظاهرا یک وکیل آلمانی هم برای این امر گرفته اید! مبارک باشد!</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2012/7/12/3084820" target="_blank">این مطلب در بالاترین</a></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
</div>کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-92120293470765722982012-07-11T09:23:00.002-07:002012-07-11T09:29:39.795-07:00درود بر یاشار خامنه! از او و پدر دربندش حمایت کنیم<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
</div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgr9eN2pRhJaeazNaY5NQsi54lIJB_H_WAqM7y77ucGM9GS0rW2n5VRDbB7ivHEODRPeHqgrp5QICETI6KmRF_squz0dmCSsCWxy1QtcCQwb6mPMb7NUF4BcGJ2hr9a3s73YeZXwCCoFnU/s1600/0XE93jQ.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="180" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgr9eN2pRhJaeazNaY5NQsi54lIJB_H_WAqM7y77ucGM9GS0rW2n5VRDbB7ivHEODRPeHqgrp5QICETI6KmRF_squz0dmCSsCWxy1QtcCQwb6mPMb7NUF4BcGJ2hr9a3s73YeZXwCCoFnU/s320/0XE93jQ.jpg" width="320" /></a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">یاشار خامنه از نویسندگان کمپین امام نقی، که سابقا با نام مستعار یاشار نقی پژوه مطلب می نوشت به نوعی همکار به حساب می آییم چرا که هر دو در این<a href="http://www.facebook.com/Emam.Naghi" target="_blank"> پیج</a> فعال بودیم (کما اینکه هنوز هم هستم) و دور از انصاف دیدم که حال گرفتاری برای او پیش آمده از او یاد نکنم. پدر یاشار خامنه به دلیل فعالیت فیسبوکی پسرش در بند جمهوری اسلامی است و هر وجدان سالمی تشخیص می دهد که پسر هرچند که برفرض گناهکار و مجرم باشد (که نیست) پدر و مادر و یا اطرافیان آن شخص نباید به واسطه آن مجازات شوند، و این در حالیست که عباس خامنه تهدید به اعدام شده است. آیا بر رفتار حکومت اسلامی جز آدمربایی بیشرمانه، نامی دیگر می توان داد؟ اساسا این چه عدالت اسلامیست که گریبانگر ما شده است، مگر آن که تصور کنیم یک عده دزد و جانی و آدمربا مانند راهزنان بی وجدان ١٤ قرن پیش بر مملکت ما مستولی شده اند که البته این تصور بیجا هم نیست و حقیقت دارد.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">افراد جامعه هر آنگاه که از نقد سازنده خسته شده اند و به دلیل خفقان از ادامه آن بازمانده اند ناگزیر به نقد سوزنده و طنز و به سخره گرفتن خرافات دست زده اند و این موضوع امروز ماست. برای قشر جوان ما که نسلی سوخته به حساب می آیند و تمام آمال و آرزوهایشان در پستوی خفقان ٣٤ ساله این حکومت بر باد رفته است، راهی به جز باز کردن <a href="http://unirani.blogspot.com/2012/05/blog-post.html" target="_blank">کمپین امام نقی</a> نمانده است. گسترس طنزهای اینچنینی نشان از انحطاط جامعه ما به دست خرافات دارد، خرافاتی که دیگر در عمق جامعه ریشه دوانیده است و چشم بستن بر روی آن یعنی کنار آمده با آن، و کنار آمدن با آن خرافات که با آن به مردم ظلم می شود، به معنای ظلم پذیر شدن است. امروز نسل روشنفکر به خوبی می داند که مشکل ما دقیقا چه چیزیست، نه از آخوند (شخص) است که شخص برگرفته از ایدئولوژی است. آبشخور و ریشه این بدبختی را باید شناخت. من مسیحی نیستم اما در انجیل چه زیبا گفته شده است:</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="background-color: white;"><span style="font-family: tahoma; font-style: italic; text-align: -webkit-auto;">هر درخت نیکو، میوه نیکو می آورد و<b> درخت بد، میوه بد می آورد</b>. </span><span style="font-family: tahoma; font-style: italic; text-align: -webkit-auto;">نمی تواند درخت خوب میوه بد آورد، و نه درخت بد میوه نیکو آورد. </span><span style="font-family: tahoma; font-style: italic; text-align: -webkit-auto;"><b>هر درختی که میوه نیکو نیاورد، بریده و در آتش افکنده شود</b>. </span><span style="font-family: tahoma; text-align: -webkit-auto;"><i>لهذا از میوه های ایشان، ایشان را خواهید شناخت </i><span style="color: red;"><b>*</b></span></span></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="background-color: white;"><span style="font-family: tahoma; text-align: -webkit-auto;"><span style="color: red;"><b><br /></b></span></span></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">اخیرا یاشار خامنه با صدای آمریکا مصاحبه کرده است. البته صدای آمریکا هم به شیوه بی بی سی به نوعی او را تحت فشار پرسش های محکوم کننده خود قرار داد تا به اصطلاح، بی طرفی خبرنگاری خود را ثابت کند. </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<iframe allowfullscreen='allowfullscreen' webkitallowfullscreen='webkitallowfullscreen' mozallowfullscreen='mozallowfullscreen' width='320' height='266' src='https://www.youtube.com/embed/2Gy-H-VkiZ4?feature=player_embedded' frameborder='0'></iframe></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">مصاحبه یاشار که اکنون به عنوان دانشجو در هلند به سر می برد از نظر من بسیار بجا و سخنانش نشان از تسلط به نفس خویش بود. وی می گفت که من به ایران باز نمی گردم چرا که روشن نیست با رفتن من چه پیش بیاید، ممکن است مرا اعدام کنند و وضعیت خانواده من هم بهبود نیابد. این حرف درست است. چون ممکن است که وزارت اطلاعات پدر وی را پس از مدتی تهدید ول کند اما با رفتن یاشار به ایران، جان او در معرض خطر جدی بوده و سرنوشتش مشخص است. بسیار مسخره و ضد انسانی است که پدر فردی را به خاطر آنچه توهین نامیده اند بازداشت و او را تهدید به مرگ کنند. دقیقا کاریست که تنها از حکومت ملایان بر می آید و بس. </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">نوشتن نقد و حتی توهین سزایش مرگ نیست. قلم را باید با قلم جواب داد نه با شمشیر. دوران چاقوکشی و اعدام به دلیل دگراندیشی به سر رسیده است و دوران روشنگری و قلم و اندیشه و جامعه مدنی مدت هاست که آغاز شده است. از یاشار خامنه دفاع می کنیم و او را تنها نمی گذاریم.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">------------------------------------------------------------</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<b style="color: red; font-family: tahoma; text-align: -webkit-auto;">*</b><span style="font-family: tahoma; text-align: -webkit-auto;"><span style="font-size: x-small;"> انجیل متی-باب ٧ ، ٢٠-١٧</span></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: tahoma; text-align: -webkit-auto;"><span style="font-size: x-small;"><br /></span></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: tahoma; text-align: -webkit-auto;"><span style="font-size: x-small;"><br /></span></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: tahoma; text-align: -webkit-auto;"><span style="font-size: x-small;"><br /></span></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: -webkit-auto;">
<span style="font-family: tahoma;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2012/7/11/3084483" target="_blank">لینک این مطلب در بالاترین</a></span></div>
</div>کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-44959584826545470802012-07-09T20:45:00.000-07:002012-07-09T20:47:52.769-07:00کارهای نابجا و خلاف دیپلماتیک برخی از دیپلمات های ایرانی تاسف آور است<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">دیپلمات به منزله نماینده یک کشور است، چه بخواهیم و چه نخواهیم نماینده فرهنگ و اجتماع یک ملت که در جامعه دیگر حضور دارد و بایستی نهایت تلاش خود را انجام بدهد تا تصویر درخوری را از جامعه خویش در اذهان جوامع و ملل دیگر قرار دهد. اگر یک دیپلمات در جامعه دیگر، به دلیل سهل انگاری مرتکب خطای اخلاقی و دور از شان ملتش شود خائن به ملتش به حساب می آید چرا که تصویر بدی از جامعه خویش به نمایش گذاشته است. غرض از این مقدمه این بود که هرچند که حکومت جمهوری اسلامی در طول 33 سال به نوبه خود ایران و ایرانی را در سطح جهانی خوار و خفیف جلوه داده است و دیپلمات های ایرانی -که به زعم بنده اگر نگوییم تمامی آن ها ولی افراد بسیاری نیز هستند که دنیادیده و با اندیشه باز هستند- می بایست که رفتاری پیشه کنند که باعث بی آبرویی ملت ایران نشوند. چرا که مردم دیگر جوامع بر اساس دیدگاه واقعگرایانه آن ها را نماینده جامعه ایرانی می دانند. حال این درست است که دیپلمات ها به هر حال کارکنان وزارتخانه ای دولتی بوده و زیر نظر حکومت فعالیت می کنند, اما به هر حال از میان خود مردم هستند و بالطبع برگرفته از جامعه و فرهنگ موجود در ایران.</span><br />
<span style="font-size: large;">چند ماه پیش خبر خطای یک دیپلمات ایرانی در برزیل در همه جا <a href="http://www.tabnak.ir/fa/news/240362/%D8%AA%D8%A3%DB%8C%DB%8C%D8%AF-%D8%AA%D8%AE%D9%84%D9%81-%D8%AF%DB%8C%D9%BE%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D8%B1-%D9%85%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%B7" target="_blank">پخش شد </a>و در آخر به اخراج وی انجامید. این فرد در استخری در شهر برازیلیا بوده و خطای وی دستمالی دختران موجود در استخر عنوان شده است. شناکردن در استخر به خودی خود موردی نداشته و مشکلی به حساب نمی آید ولی وی که از جانب حکومت اعزام شده بود می بایست تابع قوانین ننگین جمهوری اسلامی بوده و به این امر نیز اعتقاد نداشته است, پس در استخر مختلط شنا کرده است. تا اینجا چنین چیزی مذموم به شمار نمی آید اما کار نابجای وی جرمی است که در استخر مرتکب شده است و نام ایرانی را خدشه دار کرده است. در واقع جرم او دستمالی کردن بوده است و نه شنا کردن در استخر مختلط.</span><br />
<span style="font-size: large;">موردی دیگر اخیرا در شهر فرانکفورت<a href="http://www.m.rahsanews.com/archives/46898" target="_blank"> به وجود آمد</a>. معاون کنسولگری ایران نیز به دستمالی یک دختربچه ١٠ ساله متهم شده است و روشن نیست که ماجرا دقیقا چه بوده است، اخبار ضد و نقیضی از این داستان وجود دارد اما ماجرا از آنجا تاسف آور است که دیپلمات هایی که زن خود را غالبا همراه خود به سفر می برند برای چه باید به چنین کارهایی دست بزنند که به هیچ وجه قابل قبول و توجیه پذیر نمی تواند باشد؟روشن نیست شاید این فرد قصد بدی داشته و شاید هم در باب این موضوع اغراق شده است. اما با توجه به حجم شایعات می توان نتیجه گرفت که چنین موضوع جنجالی بی دلیل به وجود نیامده است.</span><br />
<span style="font-size: large;">به هر حال کارهای این چنین افراد تاسف آور است و توجیهی برای آن نمی توان یافت.</span><br />
<span style="font-size: large;"><br /></span><br />
<span style="font-size: large;"><br /></span><br />
<span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2012/7/10/3082943" target="_blank">لینک این مطلب در بالاترین</a></span></div>
</div>کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-4712813420652967992012-05-22T17:18:00.001-07:002012-05-22T18:14:52.036-07:00می شود چند نمونه از فعالیت های مثبت امام نقی را شرح دهید تا بفهمیم خدمت این آقا به بشریت چه بوده است؟<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">فکر می کنم که این بار چهارم است که درباره امام نقی و <a href="http://www.facebook.com/Emam.Naghi" target="_blank">کمپین</a> و شاهین نجفی و مسایل مرتبط می نویسم که بعد از <a href="http://unirani.blogspot.com/2012/05/3.html" target="_blank">فتوای ارتداد</a> شاهین نجفی موضوع روز محافل اینترنتی هم شده است. امروز نیز خبر رسید که سایتی اینترنی به نام <a href="http://dahomin.ir/" target="_blank">دهمین</a> آغاز به فعالیت کرده که نوید از قطع شدن اینترنت سرتاسر کشور در ٤ خرداد و به مدت ١٠ دقیقه می دهد، هرچند که خود سایت دهمین اعلام کرده که این کاری کاملا خودجوش و اختیاری است.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">چندماهی است که بحث امام نقی که از طرف تنی چند از جوانان منتقد اسلام شکل گرفته بسیار داغ شده است انتشار آهنگ <a href="http://www.youtube.com/watch?v=4rDXhjIN030" target="_blank">آی نقی</a> به اوج خود رسید. فعلا که دو جبهه روبه روی هم وجود دارد که اولی منتقد دین و حامی داستان های "نقی" و روبه روی آن جبهه ای مذهبی و عصیان از آنچه توهین به مذهبش می خواند، و مورد حمایت کامل معنوی و مالی حکومت. باید دید که این تقابل به کجا می رسد اما منتقدان دین بر خلاف دسته مذهبی غالبا ناچار هستند که در خفا فعالیت کنند و هرگونه اطلاعات شخصی را به دلیل مسایل امنیتی مخفی سازند.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">بعد از تهدید های جانی فراوان از سوی قشر مذهبی تحت الحمایه حکومت علیه وبلاگنویسان و پیج فیسبوکی امام نقی، حال گویا فعالیت های فرهنگی آغاز کرده اند و وبلاگ های متعددی برای حمایت از شخصیت امام هادی به وجود آورده اند و هرچند که مدعی خودجوش بودن این فعالیت ها هستند اما احساس می شود که از لحاظ مالی از سوی حکومت تامین می شوند و اکثرا نیز وبلاگ هایی بسیجی ماب هستند که در ازای فعالیت از سوی حکومت پول دریافت می کنند. در صورتی که برخلاف تصور وبلاگ نویسان حکومتی، کمپین یاداوری امام نقی و صحفحات و وبلاگ های مرتبط با آن که از سوی منتقدان اسلام تشکیل شده است هیچ پشتوانه مالی از سوی "بیگانگان" و نه هیچ گروه دیگر نداشته و ندارد و مطالب آن عمدتا از سوی جوانانی تهیه می شود که از دین و سنت های ارثی و اجدادی سلطه گر بریده و بیزار شده اند. سایت تابناک در <a href="http://www.tabnak.ir/fa/news/246660/%D8%A7%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AA%D8%B1%D9%86%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D8%A8-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%B9" target="_blank">مقاله ای</a> نوشته است که قطعی سایت های اینترنتی به دلیل اقدامات هتاکانه "خواننده وابسته رژیم صهیونیستی" اعمال می شود و در این جا دو نکته قابل تصور است: نخست این که چگونه شاهین نجفی به دلیل خواندن این ترانه می بایست وابسته اسرائیل شود و آیا این افترا و تهمت پوچ منطقی است؟ خواننده ای بریده از کمبودها و ضایعات اجتماعی ترانه ای خوانده که شاید اندکی مرهم دردهای جوانان رنج کشیده باشد و حالا از نظر افراد مذهبی توهین هم به حساب می آید چطور می تواند وابسته به اسرائیل باشد و آیا بین این دو موضوع رابطه ای منطقی وجود دارد؟! و دوما این که حتما این ترانه و حواشی آن دارای بازتاب ها و حمایت های زیادی در بین جوانان بوده که چنین حساسیتی را برانگیخته است وانگهی چه دلیلی داشت که رسانه های حکومتی را تا این حد به تکاپو وادار کند! شاید کمپین امام نقی تا چندماه پیش موقعیتی محدود داشت اما رسانه های حکومتی با جوسازی بر علیه آن، آن را به شهرتی غیر قابل پیشبینی نایل ساخته اند.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">روشن نیست که چه مقدار سرمایه های مملکت صرف فعالیت های مجازی گروه سایبری حکومتی علیه منتقدان و تبلیغ امام هادی می شود. آیا بهتر نبود که این هزینه های میلیونی و نجومی صرف نیازهای ابتدایی مردم شود؟ شاید بلاخره زندگی هم خرج دارد و بایستی سربازات سایبری با بهانه مقابله با دشمنان دین و نظام درامدزایی کنند و اشتغال سازی شود! اما فعالیت های اینچنینی به بودجه های میلیاردی نیاز دارد و از جیب مردم صرف می شود. چطور می توان تصور کرد که از حقوق عقب افتاده کارگر زده شود و به این موضوعات بی نتیجه اختصاص داده شود؟ کشاکش میان دیندار و بیدین به ویژه امروزه به یمن فضای مجازی برای همیشه برقرار خواهد بود اما آیا درست است که بودجه های میلیاردی صرف چنین برنامه های یکطرفه و بیهوده ای شود که هیچ نتیجه ای دربر ندارد؟ آخوند که به دنبال دکان خویش است آیا آسایش و رفاه مردم برای او ذره ای اهمیت دارد؟ علی النقی و دفاع از شخصیت او مستمسکی برای حکومت و قدرت اوست و بس. باور کنید که خود علی النقی نیز در طول زندگی کوتاه و گمنام خود فعالیت خاصی را انجام نداد در غیر اینصورت اگر لیستی از فعالیت های مفید او را در نظر بگیریم نهایتا در همان سطح محترم خواهد بود اما آیا اثری بر خود به یادگار گذاشته و یا فعالیت جهانشمولی را انجام داده که شایسته اینچنین خداانگاری از سوی ما باشد؟ به عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی بروید و از شخصیت امام نقی بپرسید بعید می دانم او را بشناسند زیرا که این فرد اصلا کاره ای نبوده است. روزی به دنیا آمده و روزی هم از دنیا رفته است و جز چندین فرزند و چند حدیث منتسب به او چیزی به یادگار نگذاشته است.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2012/5/23/3033280" target="_blank">این مطلب در بالاترین </a></span></div>
</div>کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com17tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-38055051281429785152012-05-13T19:47:00.002-07:002012-05-13T19:55:09.532-07:00آقایان مرجع تروریست، چرا حداقل برای دزدان 3 هزار میلیاردی فتوای مرگ صادر نمی کنید؟<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">بلاخره جهالت و تعصبات مذهبی کار خود را کرد و بعد از صافی گلپایگانی، <a href="http://makarem.ir/websites/farsi/news/?nid=1135" target="_blank">مکارم شیرازی</a> نیز فتوای ارتداد شاهین نجفی را صادر نمود. حتی اگر این تهدیدات جانی جنبه نمایشی هم داشته باشند باز غیر قابل دفاع هستند و نشان از این دارد که دین ذاتا از خشونت به عنوان ابزاری برای پیشبرد خود و یا حداقل نابودی منتقدان بهره می گیرد. این که در قرن ٢١ یک عده برای منتقد خود یا اعتقادات خود فتوای مرگ صادر کنند بسیار مسخره و سخیف است. از نظر نگارنده فتوای مرگ که به منزله فرمان برای گرفتن جان مقدس آدمیست تحت هر شرایط و عنوانی محکوم است، اما اگر بنا بر فرض در مواقعی آن را ضروری بنامیم باید از این مراجع بپرسیم که چرا حداقل در مورد دزدان و اختلاس کنندان اقتصادی چنین فتوایی صادر نمی کنند! ٣ هزار میلیارد تومان رقم سرسام آوریست که تازه از پس پرده بیرون افتاده است و روشن نیست در پشت پرده چه خبر است اما مراجع عین خیالشان هم نیست و در چنین مواقع تنها سرشان را به صورت تصنعی تکان می دهند. آیا فریاد آن پیرمردی که در مواجه با تشریفات احمدی نژاد در بندرعباس فریاد "<a href="http://www.youtube.com/watch?v=ASe8I7h20lc&feature=share" target="_blank">گرسنمه</a>" را سر می داد می توان فراموش کرد؟ آیا <a href="http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/archive/2012/may/13/article/-062c93c25e.html" target="_blank">صرف میلیون ها دلار برای بازسازی لبنان</a> از سوی رژیم خامنه ای موضوعی است که بشود به سادگی از آن گذشت؟ چرا هدررفت میلیاردها تومن سرمایه مردم ایران برای مراجع ستمگر و افراطیونی که برده فکری آنها هستند موضوع بی اهمیتیست اما آهنگ شاهین نجفی ناگهان با اهمیت می شود و برایش فتوا هم صادر می شود؟ شاید این ها عواملی باشند که نان مراجع و افراطیون را آجر می کنند و یا کم کم باعث برچیده شدن دکان آن ها می شود وانگهی چه دلیلی دارد که خونشان به جوش بیاید! پرسش اینجاست که کدام به مملکت و ملت ضربه زده است؟ دزدی ٣ هزار میلیارد تومن از سرمایه مردمی و یا آهنگ یک خواننده در خارج کشور؟ و پرسش بعدی این که صدور فرمان ترور افراد منتقد چه معنی دارد جز این که خشونت اهریمنگونه دین را نمایان می کند؟</span></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">آنانی که ادعا دارند دین اصلا و رسما چنین نبوده و تنها رحمانیت است و بس، کلاهشان را قاضی کنند. از ترور <a href="http://unirani.blogspot.com/2011/09/blog-post_29.html" target="_blank">کسروی</a><span style="color: red;">(١)</span> و <a href="http://www.lankarani.com/far/news/show_news.php?id_news=313" target="_blank">رافق تقی</a><span style="color: red;">(٢)</span> تا فتوای ترور سلمان رشدی<span style="color: red;">(٣)</span> و شاهین نجفی، ذات دین اسلام را به خوبی نشان می دهد. چند روز اخیر نیز سایت تندرو شیعه آنلاین برای کشتن شاهین نجفی صد هزار دلار<a href="http://www.shia-online.ir/article.asp?id=22927&cat=1" target="_blank"> تعیین کرده</a> که لابد از خزانه مایه گذاشته است! و جدا از آن وحشی بودن سرشت این دین و بردگان آن را به وضوح نشان می دهد. آیت الله های تروریست مسلمان واقعی هستند و هیچ کس نمی تواند ادعا کند که آن ها مسلمان واقعی نیستند و این جور احکام را خودسر انجام می دهند. واقعیت و ذات دین چنان بوده است چنانچه پیغمبر اسلام نیز چندین فتوای مرگ به دلایل مشابهی صادر کرد. (<a href="http://www.zandiq.com/articles/0000000401.shtml" target="_blank"> ٤</a>، <a href="http://www.zandiq.com/articles/0000000038.shtml" target="_blank">٣</a>، <a href="http://www.zandiq.com/articles/0000000037.shtml" target="_blank">٢</a>، <a href="http://www.zandiq.com/articles/0000000034.shtml" target="_blank">١</a>)</span></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">سایت حوزه در مورد ارتداد <a href="http://www.hawzah.net/FA/magart.html?MagazineID=0&MagazineNumberID=4922&MagazineArticleID=41926" target="_blank">نوشته است</a></span><span style="font-size: large;">:</span></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div style="text-align: justify;">
<i><span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif;"><span style="background-color: white;">«ارتداد» که از واژه «رد» گرفته شده، در لغت به معنای بازگشت است . در فرهنگ دینی، بازگشت به کفر ارتداد و رده نامیده می شود،</span><sup style="background-color: white;"> </sup><span style="background-color: white;">البته مساله ارتداد و احکام جزایی مترتب بر آن به اسلام اختصاص ندارد . در برخی دیگر از ادیان و مذاهب بزرگ نیز هر گاه کسی از دین برگزیده و منتخب روی گرداند ، کافر به شمار می آید و بدان سبب که از دین سابق برگشته، مرتد خواند و مجازات در فرهنگ اسلامی از آن جهت که دین حقیقی نزد خدا اسلام است،</span><sup style="background-color: white;"> </sup><span style="background-color: white;">هر کس خدای متعال یا وحدانیت وی، حیات پس از مرگ (معاد)، شریعت اسلامی یا نبوت حضرت محمد (ص) را باور نداشته باشد، کافر قلمداد می شود </span></span></i>
</div>
<div style="text-align: justify;">
<i><span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif;"><span style="background-color: white;"><br /></span></span></i><br />
<i><span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif;"><span style="background-color: white;"><br /></span></span></i></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif; font-size: large;"><span style="background-color: white;">اکثریت مردم ایران ناخواسته مسلمان هستند و از وقتی به دنیا آمده ایم ما را همانند پدران و مادرانمان مسلمان نامیده اند. حال اگر به هر دلیل دین مزبور را نخواهیم و آن را باعث بدبختی یک جامعه بدانیم مرتد هستیم و مهدورالدم! مغلطه ای بزرگ تر از این نیست که یک دین کامل و ناب دانسته شود و هر آنچه غیر آن را باطل، و دگراندیش به دلیل نپذیرفتن و سرباز زدن از آن مرتد به حساب بیاید و تحت تعقیب قرار گیرد. به راستی که عقاید قبیله ای و وحشیگری بیابانی دارد خود را در قالب یک جمهوری ساختگی در قرن ٢١ نشان می دهد. همه افراد در انتخاب عقیده خود آزاد هستند اما مشکل اینجاست که دین خود را کامل و عین حقیقت می داند و دیگران را به پیروی از عقیده مجبور می سازد، و در جامعه مبتنی بر حکومت اسلامی فرد یا باید دیندار باشد و یا ناچار است که تظاهر به دینداری کند(ریا) وگرنه توسط حاکمان شرع مجازات می شود.</span></span></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif; font-size: large;"><span style="background-color: white;">سایت حوزه در جای دیگر نوشته است:</span></span></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif; font-size: large;"><span style="background-color: white;"><br /></span></span></div>
<div style="text-align: justify;">
</div>
<div style="background-color: white; font-family: Tahoma;">
<i>کفار به سه گروه تقسیم می شوند:</i></div>
<div style="background-color: white; font-family: Tahoma;">
<i>1 . اهل کتاب: یهودی ها و مسیحی ها</i></div>
<div style="background-color: white; font-family: Tahoma;">
<i>2 . شبیه اهل کتاب: زرتشتی ها . بر اساس روایات، زرتشتیان دارای کتاب آسمانی بودند که در طول تاریخ از میان رفته است .</i></div>
<div style="background-color: white; font-family: Tahoma;">
<i>3 . مشرکان و سایر کفار</i></div>
<br />
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif; font-size: large;"><span style="background-color: white;"><br /></span></span></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif; font-size: large;">البته وقتی به یک نواندیش مسیحی در ایران رحم نمی کنند و او را <a href="http://unirani.blogspot.com/2011/07/blog-post.html" target="_blank">به مرگ محکوم کرده اند</a>، چنین اتفاقی قابل درک به نظر می رسد. از نظر اسلام همه به جز مسلمان به نوعی در زمره کفار هستند و از نظر شیعه که باز درصد کمی از کل مسلمین تشکیل می دهد، باقی مسلمانان را نیز گمراه و ناصبی می خواند! در کل فتوادهندگان شیعه از میان ٧ میلیارد انسان در کره خاکی، ٦ میلیارد را کافر و ٩٠٠ میلیون نفر را ناصبی گمراه می دانند و خودشان را قبول دارند. آیا این چیزی جز فاشیسم دینی محسوب می شود؟</span></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif; font-size: large;">حتی بیات زنجانی که نسبت به دیگر ملایان کمی بازتر و پشتیبان اصلاحطلبان به نظر می رسد در سایت خود قسمت احکام ارتداد <a href="http://bayatzanjani.net/fa/products/259.html" target="_blank">نوشته است</a>:</span></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif; font-size: large;"><br /></span></div>
<div style="text-align: justify;">
<i><span style="color: #444444; font-family: Tahoma, sans-serif;">پس از آنکه ارتداد مرتد فطری نزد حاکم شرع ثابت شد، حاکم نباید او را- پس از اثبات- توبه دهد و توبهاش را قبول کند و حکم قتل را دربارۀ وی صادر نکند، مانند حدّ زنا که اگر به وسیلۀ شهود به اثبات برسد حاکم نمیتواند از آن بگذرد.</span><span style="color: #444444; font-family: Tahoma, sans-serif;"> </span></i>
</div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif; font-size: large;"><span style="background-color: white;"><br /></span></span></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif; font-size: large;">این دین در قدرت خطرناک است و منتقدان خود را به مرگ تهدید می کند، و همین دلیل محکمی است بر این که باید هرچه زودتر از اریکه قدرت به پایین کشیده شود. به دور از قدرت نیز باید بر آن زنجیری زد و آن را در مساجد محبوس نمود چرا که باز تضمینی برای رام شدن آن نیست. دینی که منتقدان خود را تهدید جانی کند و آن ها را همردیف خوک و سگ بداند هیچ جای دفاعی ندارد.</span></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif; font-size: large;"><span style="background-color: white;">---------------------------------------</span></span></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif; font-size: large;"><span style="background-color: white;">١- فتوا از سوی بروجردی</span></span></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif; font-size: large;"><span style="background-color: white;">٢- فتوا از سوی لنکرانی</span></span></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif; font-size: large;"><span style="background-color: white;">٣- فتوا از سوی خمینی</span></span></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif; font-size: large;"><span style="background-color: white;"><br /></span></span></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif; font-size: large;"><span style="background-color: white;"><br /></span></span></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif; font-size: large;"><span style="background-color: white;"><br /></span></span></div>
<div style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Arial, Helvetica, sans-serif; font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2012/5/14/3024390" target="_blank">این مطلب در بالاترین</a></span></div>
</div>
</div>کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com3tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-70728508637203019862012-05-09T13:11:00.001-07:002012-05-09T13:18:53.264-07:00زبان منتقدان آهنگ "آی نقی" زبان تهدید و ناسزا و خشونت است. روزنه ای برای بهبود وضع مملکت نمی بینم<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">همیشه گفته شده است که برای تحول و دگرگونی در یک جامعه، آنچه در وهله نخست لازم است بروز انقلابی در طرز تفکر جامعه و تلاش برای رفع ایرادهای خود است. اگر به جای تحول فکری و بنیادین به سراغ تغییر سیاست و سیاستمداران جامعه باشیم هیچ گاه موفق نخواهیم شد. این نکته مهم از این جهت گفته شد که مشاهده می شود هنوز آنچنان که باید و شاید، تغییر بنیادین در باورهای مردم صورت نگرفته لذا دریچه امیدی برای گذر از استبداد دینی مشاهده نمی شود.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">دو روز پیش خواننده معروف رپ ایران، شاهین نجفی به انتشار آهنگی به نام "<a href="http://www.youtube.com/watch?v=4rDXhjIN030&list=UUBhTc0z1sm_I8kiPOy59sLQ&index=1&feature=plcp" target="_blank">آی نقی</a>" مبادرت ورزید که در طی چندین ساعت به موضوع داغی مبدل شد و واکنش ها و حساسیت های زیادی را برانگیخت. تاسف آور است که بسیار از افراد کنترل خود را از دست دادند و توهین های زیادی را به این فرد و طرفدرانش کردند و آن ها را با عبارات رکیکی به باد دشنام گرفته اند و حتی تهدید به مرگ کردند. اما نکته اینجاست که این فرد هیچ توهینی مرتکب نشده و فقط با خواندن نام نقی برخی از موضوعات مورد بحث جامعه را نقد کرده است. </span><br />
<span style="font-size: large;"><br /></span><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<iframe allowfullscreen='allowfullscreen' webkitallowfullscreen='webkitallowfullscreen' mozallowfullscreen='mozallowfullscreen' width='320' height='266' src='https://www.youtube.com/embed/4rDXhjIN030?feature=player_embedded' frameborder='0'></iframe></div>
<span style="font-size: large;"><br /></span><br />
<span style="font-size: large;">اما اگر تصور کنیم که توهینی هم در کار بوده باشد، حرکت افرادی که داعیه مذهب مداری دارند بسیار سخیف و بی مقدار و متعصابه است و نشان دهنده این است که ذهنیت متعصبانه ای که باعث نابودی این مملکت شده است هنوز به قوت خود باقیست و تاسف آور این که در میان قشر جوانی که دسترسی به اینترنت دارند نیز مشاهده می شود. روشن نیست که این همه حجم توهین و عبارات رکیک و توهین و افترا برای چیست و چرا افراد دینمدار اینقدر ناسزا می گویند. ناسزا گویی از فقدان منطق و درک درست از فضای ایجاد شده به وجود می آید. کسی که نتواند احساسات خود را کنترل کند فرد بی منطقیست، وگرنه فردی که اصول منطق می فهمد حتی در برابر ناسزا نیز سخن حکیمانه می زند نه آن که در برابر موزیکی از یک فرد دگراندیش دهان بگشاید و حتی فرمان قتل صادر کند. این طرز تفکر تروریستی بن بست فکری بی پایانیست که جامعه ما را به قهقرا کشانیده و اکنون فعلا در جامعه مسلمانان دیده می شود. کسی که حرفی برای گفتن دارد با چاقو کشی و تهدید به قتل حرف خود را به کرسی نمی نشاند، ضمن این که عقیده ای که به وسیله سرنیزه حفظ شود باطل و منسوخ است و هیچ معیار عقلی ندارد. فقط کافی است به<a href="http://fararu.com/fa/news/112166/%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%86-%D9%86%D8%AC%D9%81%DB%8C-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D8%AF" target="_blank"> نظرهای سایت فرارو</a> دقت کنید تا ببینید این عوام تا چه حد احساساتی و بی منطق هستند. نفرت و ترور و خشونت و طاعون فکری از این افراد می بارد و قابل شرح نیست!</span><br />
<span style="font-size: large;"><br /></span><br />
<span style="font-size: large;">شگفت آور است که اکثر مردم ما به جای نقد صحیح و منطقی یک اندیشه یا اثر، فقط ناسزا می گویند. گمان نمی کنم ملتی اینقدر بد دهن و فحاش در جهان وجود داشته باشد و برای همین است که بی منطق ترین ملت جهان هستیم. حالا اگر فردی سخن خاصی زده است به خانواده و خواهر و مادر او عبارات رکیک را نسبت دادن به چه معناست؟ آیا ضعف فرهنگی و تربیتی جامعه ما را نمایان نمی کند؟</span><br />
<span style="font-size: large;">اقدام به <a href="http://unirani.blogspot.com/2012/05/blog-post.html" target="_blank">تابوشکنی</a> همیشه مورد حمله جمع جمیع عوام بوده است. من به شخصه روزنه امیدی نمی بینم. مردم ما مردمی هستند که نمی دانند چه می خواهند و اسیر بین سنت مدرنیته شده اند و چنان گیر افتاده اند که رهایی از آن سالها زمان می خواهد (خود شاهین نجفی در یکی از مصاحبه خود به همین نکته دقیقا اشاره کرده بود). مخالفت با حکومت کنونی لزوما به آزادی ختم نمی شود و روح جامعه ما بیمار است. مردم ما هنوز گرفتار تعصبات کور هستند و شاهین نجفی به درستی در همین موزیک به "سه درصد جمعیت کتابخوان" اشاره کرده است! چون مردم ما اکثرا یک صفحه هم راجع به دین نخوانده و نمی دانند اما تعصب کور فراوانی دارند. بسیاری از همین متعصبان با هزاران نفر می گردند و می خورند و می نوشند و موزیک های مدرن گوش می دهند، اما با گوش دادن چنین موزیکی چنان به خشم می آیند که اگر مخاطب را دم دستشان ببینند او را در جا می کشند. مثل این افراد با رفتارهای متناقض که کم هم نیستند به مثل زامبی هایی است که باید از آنان گریخت. معلوم نیست که چرا این افراد برای دفاع از عقیده خود این همه فحش های رکیک می دهند. هیچ چیز نمی دانند و اسیر تعصب هایی هستند که از بچگی به آنان القا شده است. همان جوانکی که مویش را تیفوسی و سیخ سیخی می کند و با پیراهنی با دکمه باز و زنجیر جلوی کامپیوتر می نشیند و در سایت یا وبلاگ خود به خواننده مورد نظر فحش های رکیک و زشت می دهد و او را مهدورالدم می داند. یا همان جوان خواننده ای که درگیر گرفتاری های موزیک زیرزمینی خودش است اما با شنیدن این موزیک خونش به جوش می آید و جلوی دوربین می نشیند و به خواننده آهنگ "آی نقی" ناسزا می گوید. این ها همه نشانه جهالت و تناقض رفتاری در جامعه ماست؛ در باتلاق میان سنت و مدرنیته در حال خفه شدن هستیم. تصور نمی کنم حالا حالا ها درمانی برای این بیماری وجود داشته باشد. مشکل ما در درجه اول حکومت نیست که حکومت برخاسته از همین ذهنیت مردم بوده است. هر حکومتی لایق مردمانش است.</span><br />
<span style="font-size: large;"><br /></span><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjtSMQlQ-37PaiAQwr3A-wartwhUSwVnw2yKzIuw3b1qNJLzskBecAwge26nUTKwuyEnZeGP9xK83F_vcG_GH11QLO6OCFUXt0ucSEa_fQnPjurdHND-XZe2y8ehl8DGblcRGes2njWpGE/s1600/Shahin.JPG" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="184" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjtSMQlQ-37PaiAQwr3A-wartwhUSwVnw2yKzIuw3b1qNJLzskBecAwge26nUTKwuyEnZeGP9xK83F_vcG_GH11QLO6OCFUXt0ucSEa_fQnPjurdHND-XZe2y8ehl8DGblcRGes2njWpGE/s320/Shahin.JPG" width="320" /></a></div>
<span style="font-size: large;"><br /></span><br />
<span style="font-size: large;"><br /></span><br />
<span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2012/5/9/3020356" target="_blank">این مطلب در بالاترین</a></span></div>
</div>کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com13tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-70542392331664572012012-05-08T21:31:00.000-07:002012-05-08T21:36:28.158-07:00نقی نماد تقدس زدایی است. من یک نقوی هستم پس تابوشکنی می کنم!<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<br /></div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhOdL0XpDcOGNVMgRhA-UXEjlAskufIHCG_zx6E6EFs3RUxadO-8M6g_zaOB3oQNvMWftWmTALY2PaFM_oNPD9tIt2wBheRwN8rclgivlEiDThS2dnaorr4_uV__bx02MWsDRofHui1YB4/s1600/316687_292141840796478_222635267747136_1274115_2136438309_n.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="200" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhOdL0XpDcOGNVMgRhA-UXEjlAskufIHCG_zx6E6EFs3RUxadO-8M6g_zaOB3oQNvMWftWmTALY2PaFM_oNPD9tIt2wBheRwN8rclgivlEiDThS2dnaorr4_uV__bx02MWsDRofHui1YB4/s200/316687_292141840796478_222635267747136_1274115_2136438309_n.jpg" width="185" /></a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">بیش از یک سال از ایجاد <a href="http://www.facebook.com/Emam.Naghi" target="_blank">کمپین یادآوری امام نقی به شعیان</a> می گذرد. در این مدت طرفداران بسیار پیدا کرده و سروصدای زیادی در محافل مجازی به راه انداخته است. ایرانیان دگراندیش هر زمان که از فشارهای اجتماعی به تنگ آمده بودند به طنزهای سیاسی و اجتماعی پناه جسته بودند اما این نخستین بار است که چنین بت شکنی در رابطه با تقدساتی می شود که هاله ای از تابو به دور آن پیچیده شده است. می گویند که هیچ چیز آنقدر مقدس نیست که نتوان آن را به طور کامل از نقد و تقدس زدایی مبرا دانست و من چنین چیزی را باور دارم. شاید آنچه که قشر مذهب مدار جامعه نامش را تقدس بی چون و چرا نام نهاده اند به قیمت نابودی یک جامعه انجامیده باشد، پس چرا آن را باید در محفظه ای روی تاقچه گذاشت و آن را بدون خطا دانست و فضای نامطبوع کنونی جامعه را به گردن دیگر عوامل انداخت؟ آن چه مشخص است این است که پس از ٣٤ سال تجربه حکومت دینی که مشروعیت خود را کماکان از این طرز تفکرات می گیرد و جامعه ایرانی را نیز به خواب برده است، نقد سازنده دیگر صد در صد پاسخ نمی دهد و ناگزیر دگراندیشان به نقد سوزده پناه می برند. بسیار جای شگفتی دارد که برخی از مردم با این که زیر شرایط خفت باری زندگی می کنند و به آخر خط رسیده اند باز هم ایراد را از اعتقادات خرافی و خانمان برانداز نمی بینند و دور آن را هاله تقدس می کشند چنان که آن کامل و پاک است و هر چه بدبختی اس زیر سر مجریان دین است که مشغول سو استفاده از احکام الهی هستند! روشن نیست که از یک سوراخ چند بار باید گزیده شویم تا بفهمیم باید لااقل در برخی از اعتقاداتی که عموما به طور ارثی به ما رسیده و یا جامعه و خانواده وآموزش و پرورش در تزریق آن ها سهم داشته اند، تجدید نظر کنیم و نگاهی نو به آن ها بیفکنیم.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">اخیرا نیز آهنگی از شاهین نجفی خواننده ایرانی مقیم آلمان به نام "<a href="http://www.youtube.com/watch?v=4rDXhjIN030&list=UUBhTc0z1sm_I8kiPOy59sLQ&index=1&feature=plcp" target="_blank">آی نقی</a>" منتشر شده است که بی ارتباط با موضوع فیسبوکی نقویت نمی تواند باشد، و حساسیت زیادی نیز برانگیخته است. چنانچه پست های زیادی از این قبیل به بالاترین نیز ارسال شده است.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">نقویت و احادیث آن چنانچه می دانید واقعیت عینی ندارد و مرتبط با شرایط روز جامعه خود ما ساخته می شود و وسیله ای برای فریاد نسل سوخته به شمار می رود، احتمالا وسیله ای برای تسکین درد آنهاست؛ مردمی که از همه چیز بریده اند و به این شیوه اعتراض پناه می برند. ما نه می دانیم که خود نقی (هادی) که بوده است و نه از ادعای قرن ها روحانیت شیعه سر در آورده ایم. اگر به فیلم هایی که در رابطه با امامان شیعه از طرف صدا و سیما ساخته شده است نگاهی بیاندازید می بینید که شکل و شمایل آن ها را نشان نمی دهند و چنان می سازند که گویی فرشته ای هستند که از بالا به زمین افتاده است. عمدا چنان می سازند که آنان را در هاله ای از تقدس نگه بدارند، چه که اگر شمایل آن ها نشان داده می شد کم کم تقدس ساخته شده در ذهن عوام نیز کمرنگ می شد و مردم در ضمیر خود آنان را زمینی و مانند خود دانسته و آخوند نمی توانست ذهن مردم را آنچنان که باید کنترل کند، اینجاست که اهمیت این کمپین مشخص می شود. آنچه (حداقل برای من) روشن است این است که امامان شیعه خود نیز افراد خاصی آنچنان که از خردسالی به ما یاد داده اند نبوده اند و این دستگاه آخوندی بوده که جایگاه آنان را بسیار اغراق آمیز نشان داده است. مردم ما همیشه عادت داشته اند که از کاه ناگهان کوه بسازند، در رابطه با امامان شیعه افسانه پردازی ها و خرق عادت ها و اغراق ها بسیار شده است. شاید اگر ما بر فرض مثال به آن زمان برگردیم از دیدن امامان شیعه و رفتارهای آن ها بسیار متعجب شویم. نظریه رئالیستی به ما می گوید که امامان شیعه مانند بقیه بودند و تقاوتی نداشته اند حداکثر رهبر قشری از جامعه بوده اند که سپس پیروان آنان اکثریت جامعه ایران را تشکیل داده است. جالب اینجاست که اگر شما از یک عربستانی بپرسید که امام علی النقی که بود احتمالا پاسخی دریافت نخواهید کرد! چرا که امامان شیعه خدمت خاصی به بشریت نکردند و یا اقدام مهم تاریخی نکردند که بتوان آن را جهانشمول دانست. شاید نیاکان ما نیز در برهه ای از زمان ناگزیر به امامان شیعه پناه برده بودند اما مسئله امروز امامت در دنیای امروز بسیار مضحک تر از آنی هست که بشود راجع به آن بحث کرد. می گویند که به اعتقادات مردم توهین نکنید که مانع دموکراسی است، من هم می گویم که این برای زمانیست که حکومت دینی نباشد. وقتی حکومت دینی باشد دلیلی برای احترام به این باورها وجود ندارد، اعتقاداتی که با آن طی چند دهه جان هزاران نفر بیگناه را گرفته اند جای دفاع و احترام ندارد.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">من نیز به نوبه خودم اعلام می کنم که به آیین نقوی گراییده ام! چنانچه گفتم نقویت نماد است و لاغیر. نقی نماد زدودن آن دسته از تقدساتی است که از بچگی به ما گفته شده صد در صد درست و بدون نقص است. ما با چنین اعتقادات تمامیت خواهی که می پندارد راه صد در صد درست و بی نقص است مشکل داریم. ما قصد تابوشکنی داریم و برای همین نام نقوی را برای خود برگزیدیم.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2012/5/9/3019608" target="_blank">این مطلب در بالاترین</a></span></div>
</div>کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com7tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-67310430941153869412012-04-22T19:26:00.001-07:002012-04-22T19:39:52.619-07:00در بزرگداشت مردی که ۱ میلیارد پول را به صاحبش برگرداند / تفاوت این مرد با دزدان اقتصادی اینجا مشخص می شود<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">این روزها واژه مرد کمتر به چشم می خورد، شاید این روزها اینقدر نامرد وجود دارند و بر تخت و مناصب تکیه زده اند که مردان واقعی زیاد به چشم نمی آیند. آنان که هیچ ندارند و از جان خود برای خدمت به مردم مایه می گذارند طعمه طمع و مال ناسالم نمی شوند، و آنان که همه چیز دارند و باز بیشتر می خواهند، و آنان که همه چیز مملکت دستشان است و دستشان تا آرنج در جوی خون فرو رفته است اما چنان حریص جمع کردن مال و منال هستند که گاهی درکش هم دشوار است. فرق هست بین این ها.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">در <a href="http://www.kaleme.com/1391/02/03/klm-98951/" target="_blank">خبرها</a> آمده است که مردی شریف که عضو شهرداری بوده و ظاهرا هم مانند تمام اقشار زحمتکش جامعه درگیر مشکلات فراوان بوده است، پس از یافتن کیف پولی حاوی ۱ میلیارد تومن بر نفس خود غلبه کرده و پول را به صاحبش برگردانده است.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">ارزش کار این مرد زمانی مشخص می شود که وی به پول نیاز فراوان داشته و دلیل مشکلات شدید اقتصادی در مملکت در فقر به سر می برده و ۵۰۰ هزار تومن ماهانه نیازهای زندگی او را به سختی پاسخ می داده است. بالطبع اگر کسی با این شرایط زندگی با این حجم پول مواجه می شد سریع از کار خود استعفا داده و خانه و ماشین و تشکیلات فراوانی (مانند خاوری دزد که البته یکی از ده ها دزد است) برای خود تهیه می کرد و از میلیونرهای زمان خود می شد. اما این کار را نکرد. این در حقیقت برای دزدها و رانتخوار های ریز و درشت اقتصادی که مشغول بلعیدن کشور هستند درس بزرگی نهفته است. همان نامردهایی که با سیاست های ناپاک خود باعث سخت شدن زندگی اقشار مختلف شدند و باز دستبردار نیستند. جدیدا که مشخص شد ۳ هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی اختلاس شده و دست کوچک و بزرگان دزدان بیت المال در آن هویداست و سران جمهوری اسلامی در این اختلاس میلیاردی دست داشته اند. در صورتی که آقای احمد ربانی می توانست از پول یک نفر سال ها زندگی خوبی داشته باشد اما چنین نکرد، از یک کارگر شهرداری انتظاری نبود اما مسئولان حکومت که در اصل باید دارای مشخصاتی از جمله امانتداری و پاکی و صداقت بوده باشند، از تمام مردم جامعه می دزدند و هر بار که گردنشان کلفت تر می شود باز بیشتر می دزدند، و واقعا تفاوت مرد و نامرد در اینجا مشخص می شود. </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2012/4/23/3004374" target="_blank">لینک این مطلب در بالاترین</a></span></div>
</div>کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-23327608334558038712012-02-21T19:53:00.000-08:002012-02-21T20:26:38.187-08:00احمدی نژاد از پاپ برای سفر به ایران دعوت کرده است, لابد قصد داشته که او را به صحنه اعدام کشیش ندرخانی ببرد!<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">بنا بر <a href="http://www.entekhab.ir/fa/news/52212" target="_blank">منابع خبری</a> جدیدا احمدی نژاد از پاپ بندیکت شانزدهم برای سفر به ایران دعوت به عمل آورده است، ظاهرا پیش از آن نیز چنین دعوتی انجام شده بود که با واکنشی منفی از سوی واتیکان مواجه شده بود و این بار نیز اعلام شده است که پاپ قصد سفر به ایران را ندارد، اما آنچه که مهم است وقاحت مسئولان حکومت است که واقعا جای شگفتی دارد. ایران کشوری است که حداقل در تمام عمر حکومت ولایت فقیه به عنوان یکی از ناقضان حقوق بشر و حقوق اقلیت ها مطرح بوده است و و با این وجود احمدی نژاد، رئیس جمهور نمایشی حکومت که در دنیا در رابطه با حقوق شهروندی و حقوق اقلیتی از جمله مسیحیان بدنام است، از رهبر مسیحیان جهان برای دعوت به کشوری فرا می خواند که همزمان کشیشی فقط به جرم مسیحی بودن و تبلیغ دین خود قرار است <a href="http://www.rahsanews.com/archives/42714" target="_blank">به پای چوبه دار برود</a>. </span><span style="font-size: large;">جنایتکاران حکومت اسلامی نباید به خود اجازه دهند که در زمانی که هموطنی مسیحی به دلیلی بسیار واهی قرار است اعدام شود از پاپ بخواهند که به ایران سفر کند، لابد قصد دارند که پاپ را به صحنه اعدام کشیش ندرخانی ببرند!</span><span style="font-size: large;"> کاری به این نداریم که آیین مسیحیت خشونت بارترین آیین در طول تاریخ بشری بوده است و این که امروزه رهبران مسیحی از صلح، دوستی و محبت سخن می گویند با اعصار تیره و تار قرون وسطی به طور فاحشی منافات دارد، اما امروزه مسیحیت جلوه صلح دوستانه و انتقادپذیرانه تری نسبت به اسلام پیدا کرده است و این دین اسلام و رهبران آن هستند که با عملکرد نابجای خود در جهان بدنام شده اند. دعوت احمدی نژاد از پاپ در زمانی که کشیش ندرخانی را به جرم مسیحی بودن به پای چوبه دار می برند بیشتر به مانند یک جوک تلخ می ماند که وقاحت سران جمهوری اسلامی را می رساند. سران حکومت خلافتی اسلامی نباید انتظار داشته باشند که در زمانی که اقلیت های مذهبی نظیر مسیحیان در ایران نمی توانند به طور آزادانه فعالیت کنند و از حقوق شهروندی مناسبی برخوردار نیستند و همه جوره تحت فشار هستند و حتی حق تاسیس کلیسا را هم ندارند، پاپ به آن ها پاسخ مثبت بدهد و به کشوری سفر کند که حتی مردم مسلمان آن جا نیز از حقوق شهروندی سهمی ندارند. قصد من به هیچ وجه دفاع و یا به چالش کشیدن مسیحیت نیست اما بسیار مضحک است که پس از چندین هزار سال از آغاز تاریخ تمدن با چنین پدیده هایی روبه رو می شویم. پیش تر در جایی </span><a href="http://unirani.blogspot.com/2011/07/blog-post.html" style="font-size: x-large;" target="_blank">گفته بودم </a><span style="font-size: large;">که حکومتی که در قرن ۲۱ هنوز بساط تفتیش عقایدش باز باشد بسیار ناپاک است و هیچ امیدی برای اصلاح آن نمی توان داشت. انسان ها آزاد هستند که بیندیشند و خود راه خود را انتخاب کنند و سپس اگر بین مردم یک جامعه از نظر اعتقادی تضاد وجود داشت، مردم خود می توانند بنشیند و با تبادل نظر و بحث سالم به یک نتیجه منطقی برسند و اگر باز هم تضاد وجود داشت به یکدیگر احترام گذارده و به طور مسالمت آمیز در کنار یکدیگر زندگی کنند.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">به حوزه ی حکومت و دولت مربوط نمی شود که در عقاید دینی جامعه دخالت کند و باورهای خاصی را تحمیل کند، و چون این حکومت اساسش بر زور و اجبار است نامشروع است. قاعدتا تمام مردم یک جامعه نمی توانند مانند هم فکر کنند و هیچ فرد یا گروهی هم نمی تواند ادعا کند که حق مطلق است، بویژه آن که ادعای حقانیت با زور سرنیزه و طناب دار باشد. اگر اهریمنان فاشیسم دینی حاکم بر ایران باور دارند که دین اسلام دین حق و برتر است پس از چه می هراسند و چرا از سر نیزه برای پیشبرد دین خود بهره می جویند؟ آیا این حکم ضد بشری در حقانیت باورهای آنان تردید ایجاد نمی کند؟</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjITDLFP8BW30gN6Fpy62O4yTt44wQWdHKUb2mMBgfxbgq3ugJ7L5nJL9CEwq_nkbzoS4Y_ExzPreV5lL7DqBxTgcn-zWOrkxEr5vNV6HVqJ1efBUTSs1PX_aw4_Qhc7W2bJxc7mFWDylo/s1600/yousef.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjITDLFP8BW30gN6Fpy62O4yTt44wQWdHKUb2mMBgfxbgq3ugJ7L5nJL9CEwq_nkbzoS4Y_ExzPreV5lL7DqBxTgcn-zWOrkxEr5vNV6HVqJ1efBUTSs1PX_aw4_Qhc7W2bJxc7mFWDylo/s1600/yousef.jpg" /></a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2012/2/22/2935369" target="_blank">لینک این مطلب در بالاترین</a></span></div>
<br />
<div id="-chrome-auto-translate-plugin-dialog" style="background-attachment: initial !important; background-clip: initial !important; background-color: transparent !important; background-image: initial !important; background-origin: initial !important; display: none; left: 0px; margin-bottom: 0px !important; margin-left: 0px !important; margin-right: 0px !important; margin-top: 0px !important; opacity: 1 !important; overflow-x: visible !important; overflow-y: visible !important; padding-bottom: 0px !important; padding-left: 0px !important; padding-right: 0px !important; padding-top: 0px !important; position: absolute !important; text-align: left !important; top: 0px; z-index: 999999 !important;">
<div style="-webkit-border-radius: 10px !important; background-color: #363636 !important; background-image: -webkit-gradient(linear, left top, right bottom, color-stop(0%, #000), color-stop(50%, #363636), color-stop(100%, #000)); border-color: #000000 !important; border-width: 0px !important; color: #fafafa !important; font-size: 16px !important; max-width: 300px !important; opacity: 0.8 !important; overflow: visible !important; padding: 8px !important; text-align: left !important; z-index: 999999 !important;">
<div class="translate">
</div>
<div class="additional">
</div>
</div>
<img onclick="document.location.href='http://translate.google.com/';" src="http://www.google.com/uds/css/small-logo.png" style="-webkit-border-radius: 20px; background-color: rgba(200, 200, 200, 0.3) !important; cursor: pointer !important; margin: 0 !important; padding: 3px 5px 0 !important; position: absolute !important; right: 1px !important; top: -20px !important; z-index: -1 !important;" /></div>
</div>کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-25778436667277611032012-02-11T20:30:00.000-08:002012-02-11T20:36:38.063-08:00برای نجات ایران روز 25 بهمن بیرون بیایید<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">شاید بعضی ها بگویند که تو که آنور آب هستی پس چه فرقی می کند که از بیرون آمدن مردم سخن بگویی و اصطلاحا کنار گود بنشینی و بگویی لنگش کن. باید پاسخ داد که شرایط بد اجتماعی و سیاسی ایران ما را به کنار گود کشانده است و ما ناچارا نظاره گر هستیم ولی حمایت از آزادیخواهی مردم داخل ایران صد البته که منصفانه تر از بی تفاوتی به سرنوشت میهنمان است. چه فرقی می کند که در کجای دنیا باشیم مهم این است که سرنوشت تمامی ما به هم گره خورده است و تمامی ما خواسته های مشترک داریم و حق داریم در زادگاه خود به طور مسالمت آمیز زندگی کرده و از حقوق شهروندی برخوردار باشیم. در صورتی که استبداد به منتهی درجه خود رسیده و آمار فقر و بیکاری و تبعیض و جنایت روزافزون است، بر ماست که موقعیت خطیر پیش رو را از دست ندهیم و با همبستگی و مساعدت زمینه رفرم اجتماعی و سیاسی را رقم بزنیم، هر چند که ظاهرا این رفرم در قالب اندیشه جمعی پدیدار شده است اما به دلیل سرکوب شدید خواسته های مردم، به وقوع نپیوسته است. به باور من اشخاص خارج نشین نباید انتظار داشته باشند که مردم داخل کشور بتوانند یک روزه کار را پیش ببرند و حتی مطابق احساسات و خواسته های آن ها مبارزه کنند؛ و این بدانجا که برخی از ایرانیان خارج کشور شرایط داخل ایران را به طور کامل درک نمی کنند و با انتظارات بیجا در برخی موارد اپوزیسیون داخل کشور را به کم کاری و سستی و کوتاهی متهم می کنند، مثلا بعضی از خارج نشین ها پا پیش کشیدن مردم پس از یک مدت خاص را سستی تلقی می کنند در صورتی که شاید اگر خود جای مبارزان واقعی داخل کشور بودند زودتر از همه در پستوی خانه پنهان می شدند. آن هایی که بیرون میایند و با هر شیوه ای حتی با سکوت اعتراض خود را از وضعیت موجود ابراز می کنند کار شایانی برای نیل به آزادی انجام می دهند و بایستی آنان را ستود. آنهایی که در این شرایط بد سیاسی و اقتصادی و استبداد و سرکوب، جان خود را بر کف دستان خود می نهند و به خیابان ها می آیند آزادیخواهان واقعی هستند و خارج نشینان هیچ حقی ندارند که بر آن ها خرده بگیرند، وگرنه خود به خیابان های ایران بیایند و به شیوه خود اعتراض کنند. ۳۴ سال از انقلاب سال ۵۷ و بیش از ۱۰۵ سال از انقلاب مشروطه می گذرد و هنوز مردم بر سرنوشت خویش حاکم نیستند و مستبدان تمام عیار فرمان می رانند، و این در حالیست که ایران در بدترین شرایط بین المللی خود قرار دارد و تبعیض های آشکار و ستم عیان و دزدی های میلیاردی و تحریم های اقتصادی، جامعه را به زانو در آورده است و افسردگی مردم ایران را از نبود روزنه امیدی برای زندگی مثبت تحت لوای رژیم حاکم به همراه داشته است. حکومت چند چهره برای بقای حاکمیت خود به هر وسیله ای دست می یازد و در حالی که دختران و پسران را در خیابان ها آزار می دهد، در برنامه نمایشی ۲۲ بهمن دختران بزک کرده را به خیابان ها می فرستد تا پرچم استبداد ۳۴ ساله اسلامی را به اهتراز درآورند و به عناوین مختلف جنایت های بیشماری را در سرزمین ما انجام داده است. ۲۵ بهمن شاید یکی از فرصت های بزرگ مردم ایران باشد که اعتراض خود به وضعیت موجود را با هر شیوه ممکن ابراز دارند. مردم ایران بدانیم که همبستگی رمز پیروزی ماست.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhe72LWL7pxd3QJvVMURzB_KaCoq6c3qmyWNvtbo3Dnx6plu71TV9aNN1P9YYV4p7EUKMJqYGioFt20p-yfYjuTaLu953S-bfmpu9Z7Gckp3sC_CCem_pOVVRL2Lz_iVbAdLwBOTnH7MZo/s1600/forum1.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="251" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhe72LWL7pxd3QJvVMURzB_KaCoq6c3qmyWNvtbo3Dnx6plu71TV9aNN1P9YYV4p7EUKMJqYGioFt20p-yfYjuTaLu953S-bfmpu9Z7Gckp3sC_CCem_pOVVRL2Lz_iVbAdLwBOTnH7MZo/s320/forum1.jpg" width="320" /></a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div id="-chrome-auto-translate-plugin-dialog" style="background-attachment: initial !important; background-clip: initial !important; background-color: transparent !important; background-image: initial !important; background-origin: initial !important; background-position: initial initial !important; background-repeat: initial initial !important; display: none; left: 0px; margin-bottom: 0px !important; margin-left: 0px !important; margin-right: 0px !important; margin-top: 0px !important; opacity: 1 !important; overflow-x: visible !important; overflow-y: visible !important; padding-bottom: 0px !important; padding-left: 0px !important; padding-right: 0px !important; padding-top: 0px !important; position: absolute !important; text-align: left !important; top: 0px; z-index: 999999 !important;">
<div style="-webkit-border-radius: 10px !important; background-color: #363636 !important; background-image: -webkit-gradient(linear, left top, right bottom, color-stop(0%, #000), color-stop(50%, #363636), color-stop(100%, #000)); border-color: #000000 !important; border-width: 0px !important; color: #fafafa !important; font-size: 16px !important; max-width: 300px !important; opacity: 0.8 !important; overflow: visible !important; padding: 8px !important; text-align: left !important; z-index: 999999 !important;">
<div class="translate">
</div>
<div class="additional">
</div>
</div>
<img onclick="document.location.href='http://translate.google.com/';" src="http://www.google.com/uds/css/small-logo.png" style="-webkit-border-radius: 20px; background-color: rgba(200, 200, 200, 0.3) !important; cursor: pointer !important; margin: 0 !important; padding: 3px 5px 0 !important; position: absolute !important; right: 1px !important; top: -20px !important; z-index: -1 !important;" /></div>
</div>کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-73908436969236022402012-01-27T20:15:00.000-08:002012-01-27T20:23:22.402-08:00آقای نوری زاد شهامتتان ستودنیست اما لطفا به نامه بازی پایان دهید، گوشی برای شنیدن نیست<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">آقای نوری زاد با درود. نامه های شما به دیکتاتور کبیر را کم و بیش می خوانم و نثر زیبا و ادبی شما را تحسین می کنم و شهامتتان را</span><span style="font-size: large;"> هم می ستایم. گویا امروز <a href="http://nurizad.info/index.php/nurizad/18909" target="_blank">نامه بیستم</a> شما هم در فضای مجازی انتشار یافت و دارای نکات قابل توجهی بود اما در هر صورت می خواستم از رویه شما انتقادی کوچک کنم و اگر اجازه دهید زبان به گله گشوده و کمی در حضورتان جسارت کنم. مرد محترم این نامه بازی چیست که راه انداخته اید و هر از چندگاهی برای خامنه ای نامه می نویسید؟ که چه شود؟ چرا وقت خودتان و دیگران را می گیرید و به کار عبث و تقریبا بیهوده روی آورده اید؟ شاید نامه های نخستین شما برای به روی کاغذ آوردن درد دل های شما بوده است، اما اگر فکر می کنید که خامنه ای از تمامی فجایع باخبر نیست و شما می توانید او را آگاه کرده و یا تلنگری به او بزنید سخت در اشتباهید. البته شما هم احتمالا از این امر غافل نیستید و شاید هم می خواهید اتمام حجت کنید و یا در قالب گفتگو با دیکتاتور کمی قلم چرخانده و از اوضاع نابسامان برای همگان بگویید، اما آیا بهتر نیست به جای نوشتن برای شخصی که شنوایی و بینایی خود را در اثر قدرت مطلقه از دست داده است، تنها مستقیما برای ملتتان نامه بنویسید، بله برای ملت بنویسید و اصلا خامنه ای را دیگر مورد خطاب قرار ندهید. درست است که نوشتن همین متن هم در شرایط شما نشان از شهامت والای شما دارد، اما آیا بهتر نیست که اصلا او را به حساب نیاوریم که بخواهیم برایش نامه هم بنویسیم؟ خامنه ای تنها از نظر ما یک دیکتاتور مطلق به حساب می آید و دیکتاتور مطلق کسیست که دیگر در اعماق لجن فرو رفته و باید او را بدون توضیح و سرزنش مستقیما از اریکه قدرت پایین کشید. لطفا دیگر در نامه هایتان خامنه ای را مورد عتاب و خطاب قرار ندهید چرا که ارزش او کمتر از آنی است که به نصیحت کردن او روی آوریم. تمام گفتنی ها گفته شده و فرصت برای اصلاح مدت هاست که گذشته است. با چنین دیکتاتوری نمی توان حتی از روی مصلحت به گفتگو نشست، چون نخستین چیزی که در حکومت دیکتاتوری از بین می رود منطق و تعامل میان حکومت و مردم است، و تا چنین اصولی مهیا نباشد نامه نویسی های دلسوزانه و پندآموز جز اتلاف وقت اثر چندانی نخواهد داشت.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">با احترام، به امید آزادی شما و تمامی زندانیان دربند</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEg6hJAlXTyNwgxEFKUWHZU3AZ5ezBpWHJNUqIf2Kk5moPYJuZlP-d3BWc17A1wzcIAQF1_ljRiY8Ve_cG2PZo2gIuss83_aKleSF716T7KZuP_Gi11wqQCVEQB5DXrEnCnaL1UwHipp4zk/s1600/noorizad.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="226" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEg6hJAlXTyNwgxEFKUWHZU3AZ5ezBpWHJNUqIf2Kk5moPYJuZlP-d3BWc17A1wzcIAQF1_ljRiY8Ve_cG2PZo2gIuss83_aKleSF716T7KZuP_Gi11wqQCVEQB5DXrEnCnaL1UwHipp4zk/s400/noorizad.jpg" width="400" /></a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2012/1/28/2899459" target="_blank">لینک این مطلب در بالاترین</a></span></div>
</div>کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-47770921553476567742012-01-15T20:11:00.000-08:002012-01-15T20:29:20.297-08:00تبریک به اصغر فرهادی و ملت ایران، و ننگ بر حکومتی که خانه سینما را می بندد<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">از شنیدن <a href="http://www.guardian.co.uk/film/2012/jan/16/golden-globes-2012-live-coverage?newsfeed=true" target="_blank">خبر اعطای جایزه گلدن گلوب</a> به فیلم جدایی نادر از سیمین اثر اصغر فرهادی بسیار خوشحال شدم، و این دستاورد بزرگ فرهنگی را ابتدا به تمامی دست اندارکاران این فیلم بویژه اصغر فرهادی و سپس به همه هموطنان و فارسی زبانان عزیز تبریک می گویم. بر سر زبان افتادن نام آقای فرهادی بار نخست نبوده و بار آخر هم احتمالا نخواهد بود، چنانچه چندی پیش جایزه خرس طلایی را نیز از آن خود کرد. ملت ایران باز نشان داد که علیرغم کارشکنی های حکومت ضد فرهنگی، هنرمندان مستعد بسیاری در سطح جهان دارد که افتخار می آفرینند. اما ننگ بر حکومتی که همه جوره در صدد پایمال کردن این استعدادها و تلاش هاست، حکومتی که برایش برنده شدن فیلم ایرانی مهم نیست بلکه آنچه که مهم است و فاجعه نامیده می شود کراوات زدن آقای فرهادی و دست دادن او با مجری برنامه و یا داشتن عقیده سیاسی و مذهبی خاصی است. این حکومت چنانچه می دانیم کمر به نابودی سینما و فرهنگ و هنر ایران زمین بسته است و تحت فشار قرار دادن هنرمندان برای تعطیلی خانه سینما نیز از اقدامات اخیر این حکومت محسوب می شود. اما مگر از حکومت دینی و ایدئولوگ انتظار بیشتری می رود؟ چه بسیار افراد مستعد بودند که جلای وطن کردند و در صورت ادامه محدودیت ها شاید اصغر فرهادی هم روزی یکی از آن ها باشد!</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">مطمئنا در صورت عدم وجود حکومت مذهبی، جلوه هنر و فیلمسازی ایران بسیار درخشان تر از گذشته خواهد بود. این موفقیت در عرصه هنر را بار دیگر تبریک می گویم. به امید ایرانی بهتر بدون حکومت دینی </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span></div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEg1FA66JCW17AMh7e4C_Y03tzczlISJA1lzs3h-gbtPJTXOZXRLPxj5tEEi2kCAlAwcGy1dtz-_h71iDx5fDkuAsoKIS5AnEqHSdqSDpcDSpg-qlaK8JTxhly9RilCSDyrHBrivODfRhoc/s1600/26189494.png" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="223" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEg1FA66JCW17AMh7e4C_Y03tzczlISJA1lzs3h-gbtPJTXOZXRLPxj5tEEi2kCAlAwcGy1dtz-_h71iDx5fDkuAsoKIS5AnEqHSdqSDpcDSpg-qlaK8JTxhly9RilCSDyrHBrivODfRhoc/s400/26189494.png" width="400" /></a></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;"><br /></span><br />
<span style="font-size: large;"><br /></span><br />
<span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2012/1/16/2882253" target="_blank">لینک این مطلب در بالاترین</a></span></div>
<div id="-chrome-auto-translate-plugin-dialog" style="background-attachment: initial !important; background-clip: initial !important; background-color: transparent !important; background-image: initial !important; background-origin: initial !important; display: none; left: 0px; margin-bottom: 0px !important; margin-left: 0px !important; margin-right: 0px !important; margin-top: 0px !important; opacity: 1 !important; overflow-x: visible !important; overflow-y: visible !important; padding-bottom: 0px !important; padding-left: 0px !important; padding-right: 0px !important; padding-top: 0px !important; position: absolute !important; text-align: left !important; top: 0px; z-index: 999999 !important;">
<div style="-webkit-border-radius: 10px !important; background-color: #363636 !important; background-image: -webkit-gradient(linear, left top, right bottom, color-stop(0%, #000), color-stop(50%, #363636), color-stop(100%, #000)); border-color: #000000 !important; border-width: 0px !important; color: #fafafa !important; font-size: 16px !important; max-width: 300px !important; opacity: 0.8 !important; overflow: visible !important; padding: 8px !important; text-align: left !important; z-index: 999999 !important;">
<div class="translate">
</div>
<div class="additional">
</div>
</div>
<img onclick="document.location.href='http://translate.google.com/';" src="http://www.google.com/uds/css/small-logo.png" style="-webkit-border-radius: 20px; background-color: rgba(200, 200, 200, 0.3) !important; cursor: pointer !important; margin: 0 !important; padding: 3px 5px 0 !important; position: absolute !important; right: 1px !important; top: -20px !important; z-index: -1 !important;" /></div>
</div>کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-789777416512507856.post-79071396515120376612011-12-24T14:06:00.000-08:002011-12-24T14:50:29.773-08:00واقعا این چه دینی است که کودک خردسال را که نابالغ عقلی است، به ازدواج وادار می کند؟<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">حدود دو سال و اندی پیش بود که خبر ازدواج دسته جمعی اعضای حماس با دخترکان خردسال که ادعا می شد میان ۶ تا ۹ سال سن داشتند، در فضای مجازی <a href="http://www.youtube.com/watch?v=ABX2tTUXDDk" target="_blank">منتشر شد</a> که البته بعدا <a href="http://www.libertiesalliance.org/2009/08/03/gaza-marriage-video-not-what-it-might-have-seemed/" target="_blank">تکذیب شد</a>. اما چنان که می دانید در شریعت اسلام، مردان مجاز هستند که تا چهار زن عقدی داشته باشند و سن شرعی دختر برای ازدواج نیز ۹ سال تمام تعیین شده است. واقعا این چه دینی است که دختران را در سن ۹ سالگی، یعنی سنی که قدرت تصمیم گیری عقلی ندارد و نمی تواند واقعیات زندگی را درک کند، به ازدواج وادار می کند؟ زندگی زناشویی امریست که باید عاقلانه باشد چرا که که باید دربرگیرنده عشق متقابل یک زوج برای زیستن باشد. اما دختر ۹ ساله که به نوعی باید در این سن به مدرسه رود و یا در خانه با عروسک هایش بازی کند، از زندگی زناشویی چه می فهمد؟ مگر او به رشد عقلی رسیده است که بتواند از پیچ و خم ها و سیلاب حوادث زندگی عبور کند؟</span><span style="font-size: large;"> </span><span style="font-size: large;">او بسیار نحیف تر از آنی است که اسیر هوس های ناپاک یک مرد شود.</span><span style="font-size: large;"> او هنوز کودک است و نیازمند مهر مادری، نیازمند داشتن همبازی های دوران کودکی، و نیازمند درس و مدرسه و تحصیل...</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-size: large;">خبر تاسف بار دیگری این بار در کشور خودمان به گوش رسید که مسلما بار نخست نبوده و اگر اقدام جدی نشود بار آخر نیز نخواهد بود. <a href="http://www.khabaronline.ir/detail/190820/%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D8%B3%D9%86-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AB%D8%A8%D8%AA-%D8%A7%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-/%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C/%D8%AC%D8%A7" target="_blank">خبرهای رسمی</a> حاکی از آن است که در استان هرمزگان، ازدواج ۵ کودک زیر ۹ سال ثبت شده است؛ و معنای آن این است که هنوز هستند کودکان خردسالی که قربانی حماقت ها و قوانین عقب افتاده می شوند. ایران در سال ۱۳۷۲ خورشیدی به<a href="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82_%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9" target="_blank"> کنوانسیون جهانی حقوق کودک </a>پیوست. یکی از اصل های مهم این کنوانسیون "حق حیات و رشد کودک" است و یک فرد تا سن ۱۸ سالگی نیز کماکان کودک محسوب می شود. ازدواج کودکان در سن ۹ سالگی که می بایست تحت نظارت خانواده به تکامل آموزشی و فردی و عقلی برسند، ظلم بزرگی به کودکان است که صدمات جبران ناپذیری برای آینده کودک و اجتماع خواهد داشت.</span><br />
<span style="font-size: large;"><br /></span><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="http://2.bp.blogspot.com/-h28wouL7PAg/TvZRwW1yqQI/AAAAAAAAAXw/hPQwXrCMv5w/s1600/59032_Kiana_Baby_Doll.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="320" src="http://2.bp.blogspot.com/-h28wouL7PAg/TvZRwW1yqQI/AAAAAAAAAXw/hPQwXrCMv5w/s320/59032_Kiana_Baby_Doll.jpg" width="267" /></a></div>
<span style="font-size: large;"><br /></span><br />
<span style="font-size: large;"><a href="https://balatarin.com/permlink/2011/12/24/2852729" target="_blank">لینک این مطلب در بالاترین</a></span></div>
</div>کامرانhttp://www.blogger.com/profile/17869345696184216049noreply@blogger.com1