چند سال از سرنگونی حکومت ولایت مطلقه می گذرد، ولی همچنان امت همیشه در صحنه از فقدان آقابالاسر نالان و گریانند. شبکه "من و آغا" در همین رابطه مستندی* را از حقایق شورش و فتنه چند سال پیش پخش کرد که در آن فاجعه، فقیه عالیقدر اسلامساز یعنی حضرت آیت الله خامنه ای (دامت برکاته) را از صحنه بیرون کردند و موجب بیچارگی امت شدند. در این مستند کوبنده، فقیهبانو خجسته با خبرنگار کاملا بی طرف ما جناب آقای کامران نجف زاده مصاحبه ای برقرار می کند. لاکن آن مصاحبه در خلال مستند پخش شد و ما آن را عینا برای شما می آوریم. برای تسهیل در کار نیز به جای کامران نجف زاده عبارت "ک.ن" را می آوریم. لطفا با واژه دیگری اشتباه نفرمایید!
------------------------------------------------------------
فیلم مستند شروع می شود. تهران در دود و آتش. به گفته سی ان ان و بی بی سی معترضان سبزپوش کل تهران و دیگر شهرهای مهم را در دست گرفته اند و سرود یار دبستانی و زنده باد آزادی می گویند. تصاویر فقیه مخلوع از خلافت بر خیابان ها افتاده و آتش گرفته. در گوشه ای از شهر، اعلیحضرت خامنه ای در حال سوار شدن بر هوایپیمای شخصی است. بینندگان توجه فرمایید. این تصاویر برای اولین بار پخش می شوند. فیروز آبادی بر روی پای او می افتد و اصرار می کند که از کشور نرود. خامنه ای گریان است. سوار هواپیما می شود و به سوی پیونگ یانگ پرواز می کند، جایی که کیم جونگ اون رهبر عظیم الشان کره شمالی به انتظار او نشسته است...
ک.ن: خب خجسته خانم چه شد دقیقا این فتنه اتفاق افتاد؟ شما به عنوان شاهد زنده کمی توضیح دهید.
خجسته: یک عده فتنه گر عناصر شیطان بزرگ جامعه اسلامی را به آتش کشیدند. (بغض کرده) یادم میاد آن اواخر شوهر مرحومم خیلی ناراحت بود، همش در باغ قصر ببخشید حیاط خانه محقری که داشتیم دور خودش قدم میزد و از فرط ناراحتی به در و دیوار مشت میزد. اواخری خیلی لاغر شده بودند اعلیحضرت. هیچی نمی خوردند. تنها خوراکشان مرغ بریان بود. شوهرم خیلی فقیه مظلومی بود، در هنگام فوت هیچ کینه ای از فتنه گران نداشت (اشک هایش را با گوشه چادر پاک می کند).
ک.ن: من حال شما را درک می کنم خجسته بانو. واقعا حقایق مشخص است! داریم با هم به تصاویر نگاه می کنیم. می شود توضیح دهید این ها چه کسانی بودند؟ این سپزپوشان شورشی را می گویم.
خجسته: (با حالتی بسیار مظلومانه سرش را به نشانه تاسف تکان می دهد) این ها یک مشت وحشی بودند. وقتی فتنه سال ٨٨ اتفاق افتاد همین وحشی ها در زندان ها به ماموران خوش برخورد و شیکپوش ما تجاوز کردند و باتوم بدستان جیره خوار فتنه گران هم با ضربات باتوم امت حزب الله را در خیابان کتک می زدند و آن ها را گاز می گرفتند. حتی جای دندان های یکی از معترضان وحشی بدترکیب هم در بازوهای من هست، حالا اینجا زشت است و نمی توان چادر را کنار بزنم. اعلیحضرت خامنه ای خیلی به این ها محبت کردند. همش در فکر آن بودند که کسی کشته نشود، ولی نمک نشناسان قدر مرحوم رو ندونستند و ایشان بعد از چند سال موعظه مجبور شدند جلای ایران اسلامی کنند. در کل خیلی دوست دارم بدانم فتنه گران الان کجا هستند. امیدوارم سینه قبرستان خوابیده باشند.
ک.ن (از فرط حیرت انگشت به دهان گرفته): عجب عجب. نمی دانستم. خوب شد شما فرمودید. من تاحالا این حقایق تاریخی رو نمی دوستم. ولی عجب مستندی شما ایفای نقش می کنید خجسته بانو. وای وای! حالا می شود لطفا از اعلیحضرت اسلامپدر یک کم توضیح دهید.
خجسته (با بغض فراوان، صورتش گل انداخته) : شوهرم یک تیکه طلا بود. همش زیر سر شرق و غرب بود که پیشرفت های جامعه اسلامی را می دیدند و کارشکنی می کردند. اعلیحضرت خامنه ای نمونه کامل یک انسان مظلوم و وارسته بود. ایشون همش به فکر بیت المال بودند. (فین می کند) یک روز یکی از عناصر خودفروخته غرب که به درون نظام رخنه کرده بود برای آسیب زدن به حیثیت نظام ٣٠٠ هزار میلیارد حالا نمی دونم پوند بود یا یورو یا ریال، اختلاس کرد که اعلیضرت زد پس کلش و زود پول رو به بیت المال برگردوند. نمی دانید چه خلیفه خوبی بود. او خودش بر سر مزار امام علی در نجف گفته بود که علی بخواب ما بیداریم. آخر سر از غصه دوری از تخت اسلامی و امت همیشه در صحنه ایست قلبی کرد و ترکید. ولی امت همیشه در صحنه بیدارند و برای تاجگذاری آقا مجتبی برنامه ریزی می کنند و اعلامیه پخش می کنند. (دوربین مجتبی خامنه ای را نشان می دهد که به دوربین زل زده و با ولع ناخن هایش را می جود)
ک.ن: البته برخی از فتنه گران که از غرب خبیث تغذیه می شوند می گویند که اعلیضرت و شاهزاده مجتبی چندین میلیارد دلار سرمایه کشور را در چمدان ها گذاشته و با خود برده اند. این ادعا چقدر صحت دارد؟
خجسته: مزخرف می گویند. خیلی شکر خورده اند. ما کلا ٦٢ هزار دلار با خودمون آوردیم که اون هم بخشیش سیسمونی ولیعهد مجتبی است. البته ارث پدری اعلیحضرت اون گوشه جداگانه در چمدانها است و وقت نکردم بنشینم حساب کنم. تازه کلی از اونا رو به خلبان طیاره تو راه داشتیم میومدیم قرض دادم که اون را خورد و به ما پس نداد. تازه همین یک ساعت پیش هم پیش پای شما از ولیعهد مجتبی کلاهبرداری کردند و خیلی از پول ها نیست شد. خاک تو سرت مجتبی چرا حواسپرتی کردی؟
ک.ن: حالا بانو خجسته خودتان را ناراحت نکنید اتفاقی است که افتاده، حالا امت همیشه در صحنه به شما که سید و سادات هستید سهم امام می دهند جبران می شود. از قضیه میرحسین موسوی بگویید. دقیقا چه شد، فتنه گران می گویند که آقا خامنه ای علیه میرحسین کودتا کرد و احمدی نژاد را که البته الان در باغ وحش زندانی است به جای او گماشت، شما چه می گویید؟
خجسته: میرحسین یک جیره خوار صهیونیست اشغالگر بود. میرحسین با حمایت ارتش آمریکا و موساد و ک.گ.پ بر علیه اعلیحضرت کودتا کرد ولی با تلاش شبانه روزی سربازان گمنام شکست خورد و در دادگاه نظامی به جرم هایش اعتراف کرد و وقتی دید رویش کم شده خودش را حبس خانگی کرد. کروبی معاون میرحسین هم یک تروریست کمونیست بود و با حزب توده فعالیت سهمگینی داشت که اسناد آن همگی در گاوصندوق شعبان شریعتمداری موجود است.
ک.ن: آها فهمیدم. (چفیه اش را مرتب می کند) چطور شد که اعلیحضرت خامنه ای فوت شدند؟ این حقایق را برای امت مسلمان تشریح کنید.
خجسته: بله آن روزها... یادش بخیر. چه دوران غم انگیزی بود. (دوباره می گرید) اعلیحضرت چند سالی دچار سرطان پروستات بودند ولی هیچ نمی گفتند. به من هم هیچی نگفتند. اون موقع فهمیدم که آغا می رفتند دستشویی و ساعت ها در آنجا می ماندند. واقعا نمی دانم چه بگویم. برای تسکین دردشان به دود رو آوردند. سیگار برگ و مخلفات و چیز می کشیدند. تو دستشویی هی با پروستاتشان ور می رفتند. این ها بیخود نبود، آقا شم الهی داشت. آقا مذهبی بود. آقا را ابوالفضل و امام زمان یاری داده بود، از بچگی پشتش بودند. حتما آن ها به آقا خبر داده بودند. بیخود نبود همش صداش گرفته بود، از شدت غصه نشئه شده بود که بعدا البته نعشه شد. همش زیر سر استکبار جهانی است. حضرت آقا بسیار مظلوم بود. ما همینطوری چند وقتی در هوا سرگردان بودیم و نمی دانستیم کجا برویم هیچ جایی رو هم نداشتیم. یک روز در طیاره ناگهان گفتند پروستاتم. خلبان میانبر زد و رفتیم کشور دوست کره شمالی... رهبر عظیم الشانش خیلی به ما احترام گذاشت ولی گفت ما اینجا کلینیک نداریم و خود کره ای ها هم وقتی مریض می شوند خودکشی می کنند چون بیمارستان نداریم. خلاصه دیگه دیر شده بود و اعلیحضرت در جمع خانواده ترکید و جان داد... البته روح آقا الان از بالا دارد کیف می کند و خوشحال است، می بیند که چقدر امت حزب الله روشنند و برای بازپس گیری انقلاب تلاش می کنند.
ک.ن: می دونم وضع روحی شما بد است خجسته بانو. وقت شما رو نمی گیرم. آخرین حرف و آرزی شما چیست؟
خجسته: ای امت همیشه در صحنه متحد شوید زیر عبای ولیعهد کبیر مجتبی خامنه ای. مجتبی قول شرف داده که خلافت نکند بلکه فقط به طور نمادین نظارت می کند، این تن بمیره راست می گویم. من هم وقتی انقلاب اسلامی دوباره پیروز شود و شورشیان خبیث به سزای خود برسند، به همان خانه قبلیم برمی گردم. چادر گلگلیم و برقع حریرم و همینطور اسب ها و مزرعه ها و املاکم یادش بخیر. البته اشتباه نشه چون اینهایی که گفتم مال شخصی نیست، مال موزه و بیت المال است، مال مملکت اسلامی است. من فقط از اون ها حفاظت می کردم چون امانت دار خوبی هستم. مجتبی هم قول داده برگرده سرشو بیاندازه پایین و در کاخ به امور شخصیش بپردازه (دوربین دوباره روی ولیعهد مجتبی زوم می کند. مجتبی عمامه اش را صاف می کند، و آمرانه به دوربین نگاه می کند و لبخند می زند). قسم می خورم به دولت و احزاب و غیره کاری نخواهیم داشت. من هم دوباره میشم فقیهبانو خجسته که البته شکلش مهم نیست...
.............................................................................
* پی نوشت: پیش از خواندن مطلب برای درک بهتر آن، مستند "از تهران تا قاهره" را ببینید