۱۳۸۹/۶/۴

گسترش خرافات و عدم مطالعه, عامل اصلی دوام استبداد دینی

خیلی وقت بود در این فکر بودم که چرا ما ملت ایران سالیان سال است که گرفتار هستیم. گویی این بدبختی ها پایان ندارد. هر روز خبری از دستگیری و شکنجه. هر روز خبری از اعتصاب غذا در سلول های مختلف توسط افراد مختلف در شبکه ها و وبسایت های خبری. یک روز می گویند فلانی را دستگیر کردند و خبری از وی نیست. روز دیگر فردی را با وثیقه ی چندصد میلیونی موقتی آزاد کرده اند . آنقدر هم تعداد زیاد است که حساب از دست آدم در می رود و در پشت خبرهای روزانه نهان می شود و تنها داغ دلی بر خانواده ی او بر جای می گذارد. این موضوع بیست سال و سی سال نیست. تا بوده چنین بوده و هست و انگار که تمامی ندارد. مردمی که 32 سال پیش با شوری باور نکردنی انقلاب کردند و خیال کردند که به آزادی رسیده اند اما ناگهان دریافتند که به چنگال اژدهای عمامه داری افتاده اند که از قبلی بدتر هم هست و اعتراض مساوی بود با حکم خلخالی معروف!  این موضوع دیروز و امروز نیست و سر دراز دارد. به یاد روزی افتادم که گلسرخی را به بهانه ی یک هفت تیر شکسته دادگاهی استالینی کردند و ناباورانه وی را کشتند. آن زمان انگار همه چیز وارونه شده بود, یک کمونیست سخن از امام حسین می زد مانند امروز که همه چیز وارونه شده است و جوانان از هرچه دین و آخوند بریده اند و دلسوزان اجتماع محارب و فتنه گر نامیده می شوند.  ما از دوران مشروطه هم همین مشکلات را داریم.  ما تنها ملتی هستیم که 105 سال پیش انقلاب مشروطه را به وجود آوردیم اما هنوز به آزادی و دموکراسی نرسیدیم. هنوز داریم میدویم و باز مشخص نیست که فردا چه خواهد شد. آیا موسوی خمینی 2 خواهند شد و یا ملت خود راه را پیدا می کند. دیکتاتورها دیکتاتور به دنیا نیامده بودند بلکه به خاطر اعتماد بیش از حد ما و نبود آگاهی کافی بر جان و مال و ناموس ما مسلط شدند. هیچ کدام از آسمان که نیامدند!, فرزندان همین ملت بودند و در ایران به دنیا آمده بودند. ما تک تک مقصر هستیم. تا وقتی که اکثر ما دنباله رو خرافات هستیم وضع همین خواهد بود. یکی از مشکلات بزرگ جامعه ی ما خرافات است و شاه همه ی خرافات هم مهدی موهوم است. خیلی از مردم از وضعیت موجود گله می کنند اما در عین حال اعمال خراقی را هر روز انجام می دهند. خرافات به نوبه ی خود استبداد آفرین هم است.  حکومت دینی و توتالیتر تلاش می کند که مهدی را واقعی جلوه دهد چون ریش ولی فقیه به مهدی ته چاه بسته است. روشن شدن نبود مهدی مساوی است با نابودی آخوند و حکومت آخوند, چون سالیان است که به اسم آن فعالیت می کنند. این جور خرافات طوری چشم و گوش و خرد انسان را می بندد که هیچ چیز دیگری را نمی تواند قبول کند و واقعیت این است که خیلی از مردم جرئت فکر در این موارد را هم ندارند. تا این جور طرز تفکر وجود داشته باشد این بدبختی ها هم هست. ما اگر چند میلیون نفر وبگرد مثل خودمان را کنار بگذاریم می بینیم که بیشتر مردم جرئت اندیشه در این مسائل را ندارند و بیشتر این مسائل را مادرزادی پذیرفته اند! حکومتی این چنینی هم بالطبع فضا را می بندد و مردم را در بدبختی های روزمره باقی می گذارد که دیگر فکرشان هم به این قضایا خطور نکند. متاسفانه یکی از معضلات جامعه ی ما نداشتن مطالعه است. به ندرت جوانانی را می بینم که از تاریخ و گدشته ی کشور چیزی علاوه برآنچه درمدرسه آموختند بدانند. به جایش مغز مردم از تاریخ عرب و خلافت و پادشاهی آن ها, آن هم طوری که آخوند می خواهد پرشده است. بنابراین در این مدت به این نکته رسیدم که چرا رژیم از کتب تاریخ  وحشت دارد و بقایش را در محدود کردن علوم انسانی می بیند همانگونه که رژیم گدشته نیز چنین بود و بقایش را در محدود کردن کتاب می دید.  مشکل اصلی ملت ما نداشتن علاقه نسبت به تاریخ پیشینیان و گذشتگان  و مسائلی است که ذهن انسان را برای دریافت حقیقت و رد خرافات آماده می کند. با در اختیار گذاشتن کتاب و فایل های پی. دی.اف به دوستان و آشنایان می توان خیلی از تابوهای دینی و خرافات را شکست و آگاهی همگانی به وجود آورد. یادمان نرود که جامعه‌اي كه تاریخ و گذشته ی سرزمین خود را نداند،همانند قناتي مي‌ماند كه سرچشمه‌اش رو به خشكي است يا‌ چونان درختي است كه ريشه‌اش تباه شود پس محكوم به نابودي است.

۱۱ نظر:

  1. man az shoma dar morede goftare in vageiyyat besyar mamnunam. Be omide roozi ke har irani dar morede tarikh va gozashteye khod be andazeye eslam shenasiye emrooze khod ashnayi dashte bashad.

    پاسخحذف
  2. بااکثر نظرات شما موافقم ولی اینکه دین تقلبی را به نام واقعی الم کرده با همان بر سر مردم میزنند مثل رواج پول تقلبی میباشد که اصل پول را زیر سئوال نمی برد وکسی از پول واقعی گریزان نمی شود بلکه ضریب هوشیاری مردم بالا میرود تا فریب نخورند. مصالعه تاریخ ایران -تمدن ایران -مشاهیر ایران واثار انان می توان به سطح اگاهی ها را بالا برد البته این نقطه ضعف تقریبا همه گانی گاهی موجب شده بسیاری از لایک ها با عرضه کتب خود افکار انحرافی ایجاد کنند . متاسفانه توی مملکت ما اکثرا بجای ایجاد راه حل نجات کشور از خرافات دینی که عامل سکون رشد فرهنگی شد بدنبال تحمیل افکار خود هستند .جدایی دین از سیاست - رشد فکری ومطالعه مردم-حذف خرافه پرستی میتواند شروع جمع کردن بسات اخوندهای جنایتکار وهمه کاسبان دین شود.

    پاسخحذف
  3. درود بر شرافتت، باز هم بنویس، درست گفتی باید حمله را از خرزوخان (مهدی موهوم) شروع کنیم

    پاسخحذف
  4. مرسی مزسی کاملا با حرفات موافقم.درد جامعه ما دقیقا همینه.
    تک تک مشکلات ریز و درشت ما به همین مساله بر میگرده.مسئول این نابسامانی ها فقط خودمان هستیم.تا زمانی که مردم ترس داشته باشند که این تابوهای دینی را بشکنند،وضع همین خواهد بود.طعم آزادی رو فقط میشه با رهایی اکسر مردم از دین چشید.

    پاسخحذف
  5. من فکر میکنم بر هر ایرانی واجب است که تاریخ حمله اعراب به ایران و چگونگی مسلمان شدن ایرانیان و همچنین دویست سال بعد از این حادثه را بخواند. یکی از کتابهایی که میتوان توصیه کرد کتاب "دو قرن سکوت" دکتر عبدالحسین زرین کوب است. توصیه دیگر من این است که حتما قرآن و احادیث پیامبر و امامان را بدون پیشداوری و به عنوان یک انسان متمدن امروزی بخوانید و بعد قضاوت کنید چقدر این مطالب میتواند برایتان مفید باشد. متاسفانه اکثر ما دچار یک سری اعتقادات عقب افتاده هستیم که همانطور که در نوشته شما هم آمده جرات تغییر آن را نداریم چون میترسیم که اگر حرف اخوندها راست باشد و روز قیامتی باشد آن وقت جه؟ ترس دیگر افراد درغلطیدن جامعه در فساد و گرفتار شدن خانواده آنها در آن است در صورتی که اخلاقیات موضوعی مستقل از دین است. میتوان هر دینی داشت یا اصلا دین نداشت ولی به اخلاقیات پای بند بود. تاسف بار است که این ترسهای موهوم که بعضا از طرف آخوندها و کسانی که از دین مردم نان میخورند ترویج میشود باعث شده است که مردم به یک سری اعتقادات خرافی و عقب افتاده بچسبند و جرات نکنند از آن فاصله بگیرند.
    اگر به آینده فرزندانمان علاقه مندیم باید این ترسها را کنار بگذاریم و تجدید نظر درباره اعتقاداتمان را از همین امروز شروع کنیم تا آنها به سرنوشتی که پدران ما برایمان رقم زدند دچار نشوند

    پاسخحذف
  6. برادر، حرف دل من را زدی. من به شخصه حتا مشکل دارم باورهای مذهبی را که حتا در قرآن و حدیث هم نیامده یا احادیث معتبری ندارد را از ذهن برخی از اعضای خانواده خود بیرون کنم. دلایلم خیلی ساده است و آنها هم جواب محکمی برای خود ندارند ولی چیزی آن پشت هست که مثل سریش آنها را به خرافات چسبانده است. ترس از جهنم است. شاید در اعماق مغز خود میگویند نکند من غلط بگویم و مثلا قرآن در آن مورد خاص میخواهد به چیزی اشاره کند که عقل آنها به آن نمیرسد!! این در حالی است که برهان و منطق به وضوح جلو چشم آنها گذاشته شده است. دلیل ندارند ولی باز فردا به دنبال خرافات: پول ریختن در امامزاده‌ها (در واقع پر کردن جیب روحانیت)، امازاده‌هایی که خود دولت و خود روحانیت هم میداند اکثر آنها اعتبار درستی ندارند، شرکت در گریه و زاری

    پاسخحذف
  7. دوستان موضوع شوخی نیست. سامانه‌ی اقتصادی عظیمی پشت قضیه است. توجه کنید: هزاران مسجد، پولهایی که مثل رودخانه هر روز روانه‌ی امامزاده‌ها میشود. صندوقهای صدقات که برای حمایت از اسلام (در واقع قدرت و ماندگاری خودشان) به هر نحو ممکن است مورد استفاده قرار گیرد. اوقاف، خمس و ذکات، بارگاه امام رضا که مورد سو استفاده قرار میگیرد با میلیاردها درآمد. همه اینها و حتی بیشتر از اینها سو استفاده معنوی از امام حسین و سایر امامان برای اهدافشان. حتا منظورم این نیست که امام حسین بر حق بوده است ولی از کجا معلوم که وی به این وضع راضی باشد؟ ترساندن از سیخ و صلابه‌ی جهنم (به عبارت ساده روحانیت و نظام به مردم القا کرده که اگر از راه ایشان منحرف شویم، ما را در جهنم میسوزانند، پوست ما دوباره تجدید میشود و باز سوزانده میشویم!)

    میبینید که پول و سیستم اقتصادی عظیمی پشت قضیه هست و آنهم کدام پول؟ پول خود ما.

    پاسخحذف
  8. عزیز دل من کمی دست روی دل شکم چران خود بگذاریم و قرمه‌ی عاشورا را نخوریم و جلو مسجد و خانه‌ها برای یک وعده قرمه سیب زمینی از سر و کول هم بالا نرویم. وقتی ملتی نمیتواند از یک وعده غذای مفت بگذرد، چاره‌ای ندارد جز اینکه در همین فلاکت دست و پا بزند.

    من که دیگر به اسلام اعتقادی ندارم. پشیمانم از آن پولهایی که به این و آن امامزاده ریختم و وسایل جهل و سرکوب خود را فراهم کردم و بجای آینده‌ی خود، آخوند را چاق نمودم، ولی برادران مذهبی اگر نمیخواهید ریشه اسلام در این کشور خشک شود فکری به حال این سیستم اقتصادی بکنید. این میلییارد میلیارد ثروت هم اکنون در اختیار آنهاست و شما هم هیج برنامه‌ای برای خارج کردن این از دست آنان ندارید. من هم چاره‌ای ندارم جز اینکه به اطرفیانم بگویم و آنها را تشویق کنم که با نرفتن به امام رضا و مسجد و عدم کمک به صندوقهای مذهبی (به نام کمک به مخرومان و غیره) بر این طبل ظلم و جهل نکوبند.

    پاسخحذف
  9. مثال دیگری بزنم. بسیاری از مسجدها و اماکن مذهبی وقف است. میدانید آن بسیجی پس از کتک زدن مردم و بازگشت به جمع دوستان ریشوی خود برای رفع خستگی از آب خنک کجا مینوشد؟ بله از آب مفت همان مسجد موقوفه که ظاهرا متعلق به همّی مسلمانان است و نه فقط او و باورهایش. این تازه حداقل موضوع است. داریم وسایل سرکوب خود را خود هم فراهم میکنیم، با شرکت در مراسم و تامین مالی مدعیان اسلام!

    پاسخحذف
  10. از دوستان بابت نظرات بسیار سپاس گزارم. به نکته های بسیار خوب ودرستی اشاره کردید.

    پاسخحذف

ما از انتقادات شما پشتیبانی می کنیم ولی نظرات حاوی عبارات رکیک و همچنین اسپم حذف خواهند شد. با سپاس از دیدگاه های شما