۱۳۹۰/۱/۲۴

حضرت علی (ع): گاو سید حیوانات است!

در حدیث معتبر از حضرت امیرالمومنین (ع) منقول است که یکی از ملائک حامل عرش بصورت گاو است. و گاو سید حیوانات است. و چون بنی اسرائیل گوساله پرستیدند, آن ملکی که بصورت گاو است از شرم سر به زیر افکند و بان سبب هر گاوی چنین شده است که از شرم نگاه بجانب آسمان نمی کند.
حلیه المتقین, باب دوازدهم, فصل نهم



۹ نظر:

  1. بنام یزدان بخشاینده بخشا
    درود هم میهن

    اینکه در این روایت گفته شده : "هر گاوی چنین شده است که از شرم ..."
    شک بر انگیزه
    چون گاو از اول هم سر به زیر بود!
    اینکه گاو سید (سالار و آقا)ی حیوانات باشد ممکن است
    چون گاو حیوان بسیار مفیدی برای انسان است
    شماها هم جاهلانه به این احادیث نگاه نکنید
    گرچه این حدیث ممکن است ساختگی باشد
    ولی بهتر است در مورد آنها اندیشید نه اینکه سفیهانه آن را به عنوان مزخرف بودن دین اسلام به دیگران نشان داد!
    فکر کنم قصد شما از روایت این روایت هم نشان دادن مسخره بودن و فکاهی بودن دین اسلام هست!؟
    امیدوارم هم میهنانم منطقی و خردمندانه به مسائل نگاه کنند تا تمسخرآمیز و غیر جدی

    پاسخحذف
  2. اشتباه نکن نخوندی اشتباه می گی
    باب سیزدهم فصل ششم
    درحديث معتبر ازحضرت اميرالمؤ منين ((عليه السلام )) منقول است كه يكى از حاملان عرش بصورت گاو است و گاو سيد وبهترين حيوانات است و درميان حيوانات خوش روتر و سرافراز تر ازگاو نبود تا آنكه بنى اسرائيل گوساله پرستيدند آن ملكى كه بصورت گاو است از شرم سر در زير افكند و باين سبب هرگاوى چنين شد و از شرم نگاه بجانب آسمان نمى كنند.

    پاسخحذف
  3. با درود بر شما هم میهن گرامی
    کتب شیعه و برخی کتب سنی پر از خرافات است و تفسیر خرافی از قرآن و اسلام.
    دین محمد از احکام فقهی و خرافات اضافه شده توسط آخوندها پاک است.
    این روایت معتبر نیست و کتاب حلية المتقین نوشته یک یهودی منافق به نام مجلسی است که حتی بزرگانی چون دکتر شریعتی به جاعل روایت بودن او اذعان کرده اند.
    آخوندها چنان بلایی سر اسلا آورده و آنرا زشت جلوه داده اند که هر که امروزه از دین بگریزد کمی حق دارد.
    آخوند از اعدام مرتد صحبت می کند و محمد می گوید اجباری در دین نیست و از دین برگشتگان خود را رها می کند، جز کسانی که عمدا برای متزلزل کردن ایمان دیگرا ایمان آورده و در همان روز اعلام کفر می کردند.
    آخوند از زیارت قبور و ضریح و زیارتنامه می گوید و محمد می گوید: اللهم لا تجعل قبری وثنا یعبد
    خدایا قبر مرا بت مکن!
    و علی را برای از بین بردن قبرها و گنبدها می فرستد و به او می گوید: لاتترک قبرا الا سویته ولا تمثالا الا طمسته
    قبرها را با خاک یکسان کن و بت ها را خراب کن

    محمد می گوید که اگر گناهکاری توبه کرد حد ندارد و اگر زنا کار توبه کند یا 4 شاهد بر گناه او جمع نشود سنگسار نمی شود ولی آخوند سنگسار را به راحتی انجام می دهد.

    محمد می گوید: انی قد اذنت لکم فی متعة النساء وان الله قد حرمها الی یوم القیامة فمن کانت منهن عنده فلیخل سبیلها و لایاخذ مما اعطاه شیئا (مضمون)
    من در گذشته در مورد صیغه زنان مانع شما نشده بودم (چون از گذشته بود) ولی بدانید که خدا آنرا تا روز قیامت حرام کرده است پس اگر زنی را بصورت صیغه دارید رها کنید و مهریه ای را که به آنان داده اید پس نگیرید.
    ولی آخوند پشت سر هم صیغه می کند!

    محمد می گوید: إن من افضل الجهاد کلمة حق عند سلطان جائر
    از بهترین نوع جهاد این است که انسان در برابر حاکم ظالم سخن حق را بگوید
    ولی آخوند هیچگونه انتقاد را به ظلم خود بر نمی تابد.
    محمد می گوید: رستگار نشوند حاکمان کشوری که در آن حق مظلوم از ظالم بدون ترس و لرز صدا گرفته نشود.
    ولی اگر در حکومت آخوندها کسی بخواهد به وضعیت انتقاد کند باید از جان و مال خود سیر شده باشد.
    عمر می گوید: من خود را دور از اشتباه نمی دانم واگر راه را کج رفتم مرا هدایت کنید. مردی از اعراب برمی خیزد و به کسی که از چین تا مصر را فتح کرده بود می گوید: ای عمر اگر کج روی با شمشیرم تو را به راستی بر می گردانم!
    و عمر چیزی به او نمی گوید!
    آیا کسی جرات دارد این جمله را به آخوند بگوی. آخوند حتی ساحت پاک عمر فرزند خطاب را رها نکرده و او را به هزاران تهمت بیجا از جمله ظلم به ایرانیان آلوده کرده است.

    علی نیز می گوید: من خود را بالاتر از این نمی دانم که اشتباه نکنم
    ولی آخوند معصوم پروری می کند. در حالیکه امام رضا فرموده است: آنکه خطا نمی کند خداست! نه غیر او.
    از همه بدتر اینکه آخوند برای اینکه صیغه های پی در پی خود را توجیه کند چهره هوسرانی از محمد رسم کرده و از جعل حدیث در این زمینه ابائی نکرده. از مجلسی گرفته تا شیخ مفید و....

    اگر بخواهم تحریفات آخوندها را در دین که به مسخ و زشت شدن آن شده است بشمارم باید هزاران ساعت بنویسم!
    من هم مثل شما مشکل در اسلام دیدم ولی چون باز نگریستم و دانش حدیث فراگرفته و جاعلان حدیث و حکم را شناختم دیدم که اسلام از اباطیل آخوندها خالی است.
    وخدا را سپاس می گویم که من را از گمراهی نجات داد...از اسلام آخوندی
    از شما دوست گرامی خواستارم که با حمله به دین بر اساس خرافات یهودیانی چون مجلسی، بین سبزها تفرقه نیافکنید. چرا که حکومت می خواهد که مردم نسبت به ما بی اعتماد شوند و ما را از مردم جدا کند. هجوم به اسلام حکومت را در این کار یاری می کند.
    سعی کنید حکومت را از اسلام جدا کنید و نه مردم را از اسلام.
    دومی محال است و من خود در برابر آن خواهم ایستاد ولی در اولی دستم را در دستانت قرار می دهم>
    درود بر ایران و ایرانی

    پاسخحذف
  4. بنام یزدان بخشاینده بخشا
    درود هم میهن

    اینکه در این روایت گفته شده : "هر گاوی چنین شده است که از شرم ..."
    شک بر انگیزه
    چون گاو از اول هم سر به زیر بود!
    اینکه گاو سید (سالار و آقا)ی حیوانات باشد ممکن است
    چون گاو حیوان بسیار مفیدی برای انسان است
    شماها هم جاهلانه به این احادیث نگاه نکنید
    گرچه این حدیث ممکن است ساختگی باشد
    ولی بهتر است در مورد آنها اندیشید نه اینکه سفیهانه آن را به عنوان مزخرف بودن دین اسلام به دیگران نشان داد!
    فکر کنم قصد شما از روایت این روایت هم نشان دادن مسخره بودن و فکاهی بودن دین اسلام هست!؟
    امیدوارم هم میهنانم منطقی و خردمندانه به مسائل نگاه کنند تا تمسخرآمیز و غیر جدی))

    دوست گرامی

    مرسی از دیدگاهتان
    به نظر من اصلا کل این حدیث مسخره است و مثل یک داستان کودکانه برای خردسالان می باشد! از این دست احادیث زیاد هستند اما من برای نمونه یکی آوردم که مردم بدانند تشیع صفوی چیست و ما را به چه روزی انداخته است. اصلا من این را اسلام هم نمی دانم چون این در قرون بعد ساخته و پرداخته شد و متاسفانه حکومت کنونی بر روی این احادیث بنا شده است و برای مبارزه با این حکومت با این خرافات هم بایستی مبارزه کرد.
    شاد و سربلند باشید

    پاسخحذف
  5. ((اشتباه نکن نخوندی اشتباه می گی
    باب سیزدهم فصل ششم))

    باب این حدیث درست است دوست گرامی. نمی دانم بر چه اساسی این حدیث را باب سیزدهم می دانی. البته باید بگویم که من این حدیث را از کتاب "از کلینی تا خمینی" دکتر شجاع الدین شفا برداشتم و فکر نمی کنم آدرس حدیث دروغ باشد.

    پاسخحذف
  6. فردوسی حتما با دیدن مطالب شما می گوید:
    اگر چشم داری به دیگر سرای
    به نزد نبی و وصی گیر جای
    هر آن کس که در جانش بغض علیست
    از او زارتر در جهان زار کیست؟


    و سعدی می گوید:
    سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
    عشق محمد(ص) بس است و آل محمد(ص)

    و چه زیبا وصف می کند بزگان اسلام را، از جمله در این ابیات:
    به گفتار پیغمبرت راه جوی. دل از تیرگیها بدین آب شوی
    چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی. خداوند امر و خداوند نهی
    که خورشید بعد از رسولان مه. نتابید بر کس ز بوبکر به
    عمر کرد اسلام را آشکار. بیاراست گیتی چو باغ بهار
    پس از هر دوان بود عثمان گزین. خداوند شرم و خداوند دین
    چهارم علی بود جفت بتول. که او را به خوبی ستاید رسول
    که من شهر علمم علیم در ست. درست این سخن قول پیغمبرست


    در همین چند بیت هم آخوند تحریف کرده! و فضائل جانشینان پیامبر را برداشته.


    و در وصف سیره عمر که نماینده حکومت اسلامی بود می گوید:
    گدائي شنيدم که در تنگ جاي
    نهادش عمر پاي بر پشت پاي
    ندانست درويش بيچاره کوست
    که رنجيده، دشمن نداند زدوست
    بر آشفت بر وي که « کوري مگر»؟
    بدو گفت سالار عادل عمر:
    «نه کورم وليکن خطا رفت کار
    ندانستم، از من گنه در گذار»
    چه منصف بزرگان دين بوده اند
    که با زيردستان چنين بوده اند
    بنازند فردا تواضع کنان
    نگون از خجالت سر گردنان

    پاسخحذف
  7. دوست مسلمان سکولار

    ممنون از دیدگاهتان
    باید عرض کنم که با بسیاری از نقطه نظرهای شما موافقم و با بعضی ها نه.
    برای مثال شما گفتید که پیغمبر اسلام فرموده است که در دین اجباری نیست. اما این شعارهای زیبا در دوره ی سیزده سال مکی بوده و دوران ده سال مدنی چنین خبری نبوده است. پس ایرانیان و مصریان و غیره چکونه مسلمان شدند؟!
    دوما این من قصد تفرقه افکنی بین مردم را ندارم. اما باید خرافات را نقد کرد. احترام تام به عقاید دیگران و سکوت در برابر آن ها زمانی میسر است که حکومتی دینی و بویژه از این نوع حاکم نباشد. اما وقتی خود این حکومت برخاسته از این خرافات است و تئوری امامت و بویژه امام زمان ما را به این بدبختی کشانده است پس باید در مقابل این فجایع ایستاد. اتفاقا من بیشتر از هر کس اعتقاد دارم که این حکومت تنها از راه مبارزه ی سیاسی نخواهد رفت چون پوست کلفت تر از استبدادهای معمولیست. این رژیم با خرافات بر سر کار آمده و سردمداران آن خود را نایب مهدی(!) و خدا می خوانند و در این جا دو حالت پیش می آید. یا در توهم هستند و یا به شدیدترین وجه دروغ می گویند. چون من کسی نیستم که این خرافات و اباطیل را باور کنم پس طبیعتا مبارزه با خرافات را واجب می دانم. خرافات باعث بروز استبداد دینی شده است گرامی.
    شاد و سربلند باشید

    پاسخحذف
  8. در دین اسلام راستین خرافات نیست. در دین اسلام امام زمان نیست و استبداد دینی نیست. محمد انتخاب رهبر را پس از خود به مردم سپرد و این عین دموکراسیست.
    امام زمان ساخته تعدادی دجال بود که خواستند اموال مردم را به نام خمس بالا بکشند و ابن خلدون فیلسوف و مورخ بزرگ مسلمان می گوید که اصلا محمد در مورد چیزی به نام قائم و امام زمان صحبت نکرده است و این عقیده را بعدا اشخاصی به خاطر ظلم حاکمان و ایجاد امید، یا بهره برداری سیاسی ایجاد کرده اند.
    اما در مورد آیه عدم اجبار در دین جالب است بدانید این آیه مدنی است و درمورد چند نفر ازجوانان انصار مدینه نازل شده است که مسیحی بودند و پدارنشان مسلمان شده بودند و خواستند که آنها را به اجبار مسلمان کنند. در جای دیگری نیز وقتی دو جوان از مدینه نصرانی شده و به نجران می روند، چند نفر به پیامبر می گویند که آنها را تعقیب کرده و به قتل برسانیم ولی پیامبر دوباره این آیه را می خواند!
    این مطلب در اکثر تفاسیر از جمله تفسیر طبری آمده است.
    حکم قتل مرتد درمورد گروهی از علمای یهود بود که تصمیم گرفتند اول روز در ظاهر مسلمان شوند و در پایان روز به مسلمانان بگویند که ما عالم هستیم و مسلمان شدیم و دیدیم که اسلام دین درستی نیست و دوباره به یهودیت بر می گردیم. تا با این کار ایمان مسلمانان را متزلزل کنند.
    پیامبر با این تدبیر زیرکانه جلوی این توطئه را گرفت.
    در مورد نحوه فتح شدن مصر و ایران من فقط از شما می خواهم که نام حضرت عمر ابن خطاب را به امیرانش در بیت المقدس که مرکز ادیان مختلف بود بخوانید تا بدانید که جاعلان حدیث صفوی و برخی نژاد پرستان چگونه چهره اسلام و بزرگان آنرا تخریب کرده اند:
    هذا ما أعطى عبد الله عمر أمير المؤمنين أهل إيلياء من الامان : أعطاهم أمانا لأنفسهم ، و أموالهم ، و لكنائسهم و صلبانهم ، و سقيمها و بريئها و سائر ملتها ، لا تسكن كنائسهم ، و لا تهدم ، و لا ينتقص منها ، و لا من حيزها ، و لا من صليبهم ، و لا من شيء من أموالهم ، و لا يكرهون على دينهم ، و لا يضار أحد منهم ، و لا يسكن بإيلياء معهم أحد من اليهود
    این امان نامه بنده خدا امیر المونین عمر ابن الخطاب به اهل ایلیا است: آنها در جان و مال خود در امان اند و در کلیساهایشان و صلیبهایشان و در این حکم سالم و بیمار فرق ندارند. کلیساهایشان اشغال نشود و خراب نشود و حتی صلیبهایشان و حتی قسمتی از اموالشان! به آنها ضرری مرسانید و کسی از یهودیان در ایلیا (شهر مسیحیان) نماند.


    و بخوان نامه ابوبکر صدیق را به فرمانده لشکرش اسامه:
    إني موصيك بعشر : لا تقتلن امرأة ، و لا صبيا و لا كبيرا هرما ، و لا تقطع شجرا مثمرا ، و لا تخربن عامرا و لا تعقرن شاة و لا بعيرا الا لمأكله ، و لا تغرقن نخلا و لا تحرقنه ، و لا تغلوا ، و لا تجبنوا ،و سوف تمرون بأقوام قد فرغوا أنفسهم في الصوامع ، فدعوهم و ما فرغوا أنفسهم له
    تو را به ده چیز وصیت می کنم، زنان و کودکان و پیران را مکش و درختان و حیوانات و خانه را خراب مکن و در مال و حیوانات خرابی و مفسده مکن، به درختان آتش مزن و شتران را جز برای خوراک مکش، آتش در شهر میافکن و زیاده روی نکن و مردم را نترسان و شما در راه خود مردمی را خواهید دید که در صومعه ها هستند، با آنها کاری نداشته باشید.


    و امیر مونان علی در نامه اش به مالک اشتر می گوید: الناس اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق
    مردم یا برادر دینی تو اند یا هم نوع تو
    تو را به خدا الان بشر پس از چند هزار سال به این حرف رسیده است؟


    البته ظالمانی هم از بنی امیه و بنی عباس بودند که نه فقط به ایرانیان بلکه به خود عربها هم ظلم می کردند.

    سخنم را با پیام پیامبر خدا حضرت محمد در سال آخر زندگیش به پایان می رسانم که جهان مدرن تازه به آن رسیده است و به این دست آورد افتخار می کند:
    يا أيها الناس : إن ربكم واحد إن أباكم واحد ألا لا فضل لعربي على أعجمي ، و لا لأعجمي على عربي ، و لا لأحمر على أسود، و لا لأسود على أحمر إلا بالتقوى، أبلغت؟

    ای مردم! خدای شما یکیست وشما همه فرزندان یک پدر( آدم ) هستید. آگاه باشید که هیچ عرب بر غیر عرب برتری ندارد و هیچ غیر عرب بر عرب برتری ندارد وهیچ سیاه پوست بر غیر سیاه پوست یا بر عکس برتری ندارد جز با تقوا و ایمان. آیا رسالتم را رساندم؟

    اسلام این چیزها را ندارد: امام زمان، چاه امام زمان، خمس اموال و سود مردم، زیارتنامه،روضه خوانی، سینه زنی، دسته و عزاردای و دهها حکم دیگر که به نام اسلام در ایران آورده شده است و آثار پلید صفویان و آخوندهاست.
    توصیه برادرانه من این است که بگویید اینها از اسلام نیست و آخوندها و حکومت پلید آخوندی آن را وارد دین کرده است
    با سپاس

    پاسخحذف
  9. برخی ازنظردهندگان برای دفاع ازاسلام آمده اند آخوند را از اسلام جداکنندکه اصولااین کار امکانپذیرنیست. تا وقتی مردمی بخواهند یک دین داشته باشند گروهی هم پیدا می شوند که می خواهند آن دین را برای مردم تبیین کنند. همین دوستانی که به آیات و تفاسیر مراجعه کرده اند یا فردی که گفته است من به تحقیق پرداخته ام و احادیث را به صحیح و غلط تقسیم می کند به نوعی کار آخوندها را می کنند. حتی یکی از دوستان گفته است که اگر بخواهید مردم را از دین جدا کنید من در برابر شما می ایستم ایشان نمی گوید من هم تبلیغ می کنم می گوید می ایستم و لحن اش به گونه ای است که انگارمیخواهدمخالفان دین را احتمالا بکشد. مسلم است که وقتی محمد قدرت گرفت دیگر آیاتی که اجباری در دین نیست فراموش شد و نامه عمر و ابوبکر و علی نیز مطالبی است که اولا اثبات آن ساده نیست و ثانیا در عمل می خوانیم که مسلمانان ستم بسیار بر کشور های تسخیر شده کرده اند. اگر قرار بود در هنگام حمله به یک کشور مردم آن جا مجاز به داشتن دین خود باشند اصولا برای چه به آن کشور حمله کرده اند. اصولا جنگ ها برای کسب غنایم و املاک و ثروت بوده همان طور که می بینیم ثروت اصحاب پیامبر از چپاول کشورهای تسخیر شده به میلیون ها درهم و دینار و زمین و املاک می رسیده است. دوستی هم که گفته پیامبر زنان زیادی نداشته است و این حرف را آخوندها در آورده اند بهتر است به خود قرآن مراجعه کنند که مسئله تعدد زوجات پیامبر و دعوای زنانش به خصوص عایشه بر سر نوبت خوابیدن به صراحت آمده است.از دارنده این وبلاگ هم تشکرمی کنم که امکان این بحث ها را به وجود آورده است.

    پاسخحذف

ما از انتقادات شما پشتیبانی می کنیم ولی نظرات حاوی عبارات رکیک و همچنین اسپم حذف خواهند شد. با سپاس از دیدگاه های شما