بلاخره جهالت و تعصبات مذهبی کار خود را کرد و بعد از صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی نیز فتوای ارتداد شاهین نجفی را صادر نمود. حتی اگر این تهدیدات جانی جنبه نمایشی هم داشته باشند باز غیر قابل دفاع هستند و نشان از این دارد که دین ذاتا از خشونت به عنوان ابزاری برای پیشبرد خود و یا حداقل نابودی منتقدان بهره می گیرد. این که در قرن ٢١ یک عده برای منتقد خود یا اعتقادات خود فتوای مرگ صادر کنند بسیار مسخره و سخیف است. از نظر نگارنده فتوای مرگ که به منزله فرمان برای گرفتن جان مقدس آدمیست تحت هر شرایط و عنوانی محکوم است، اما اگر بنا بر فرض در مواقعی آن را ضروری بنامیم باید از این مراجع بپرسیم که چرا حداقل در مورد دزدان و اختلاس کنندان اقتصادی چنین فتوایی صادر نمی کنند! ٣ هزار میلیارد تومان رقم سرسام آوریست که تازه از پس پرده بیرون افتاده است و روشن نیست در پشت پرده چه خبر است اما مراجع عین خیالشان هم نیست و در چنین مواقع تنها سرشان را به صورت تصنعی تکان می دهند. آیا فریاد آن پیرمردی که در مواجه با تشریفات احمدی نژاد در بندرعباس فریاد "گرسنمه" را سر می داد می توان فراموش کرد؟ آیا صرف میلیون ها دلار برای بازسازی لبنان از سوی رژیم خامنه ای موضوعی است که بشود به سادگی از آن گذشت؟ چرا هدررفت میلیاردها تومن سرمایه مردم ایران برای مراجع ستمگر و افراطیونی که برده فکری آنها هستند موضوع بی اهمیتیست اما آهنگ شاهین نجفی ناگهان با اهمیت می شود و برایش فتوا هم صادر می شود؟ شاید این ها عواملی باشند که نان مراجع و افراطیون را آجر می کنند و یا کم کم باعث برچیده شدن دکان آن ها می شود وانگهی چه دلیلی دارد که خونشان به جوش بیاید! پرسش اینجاست که کدام به مملکت و ملت ضربه زده است؟ دزدی ٣ هزار میلیارد تومن از سرمایه مردمی و یا آهنگ یک خواننده در خارج کشور؟ و پرسش بعدی این که صدور فرمان ترور افراد منتقد چه معنی دارد جز این که خشونت اهریمنگونه دین را نمایان می کند؟
آنانی که ادعا دارند دین اصلا و رسما چنین نبوده و تنها رحمانیت است و بس، کلاهشان را قاضی کنند. از ترور کسروی(١) و رافق تقی(٢) تا فتوای ترور سلمان رشدی(٣) و شاهین نجفی، ذات دین اسلام را به خوبی نشان می دهد. چند روز اخیر نیز سایت تندرو شیعه آنلاین برای کشتن شاهین نجفی صد هزار دلار تعیین کرده که لابد از خزانه مایه گذاشته است! و جدا از آن وحشی بودن سرشت این دین و بردگان آن را به وضوح نشان می دهد. آیت الله های تروریست مسلمان واقعی هستند و هیچ کس نمی تواند ادعا کند که آن ها مسلمان واقعی نیستند و این جور احکام را خودسر انجام می دهند. واقعیت و ذات دین چنان بوده است چنانچه پیغمبر اسلام نیز چندین فتوای مرگ به دلایل مشابهی صادر کرد. ( ٤، ٣، ٢، ١)
سایت حوزه در مورد ارتداد نوشته است:
«ارتداد» که از واژه «رد» گرفته شده، در لغت به معنای بازگشت است . در فرهنگ دینی، بازگشت به کفر ارتداد و رده نامیده می شود، البته مساله ارتداد و احکام جزایی مترتب بر آن به اسلام اختصاص ندارد . در برخی دیگر از ادیان و مذاهب بزرگ نیز هر گاه کسی از دین برگزیده و منتخب روی گرداند ، کافر به شمار می آید و بدان سبب که از دین سابق برگشته، مرتد خواند و مجازات در فرهنگ اسلامی از آن جهت که دین حقیقی نزد خدا اسلام است، هر کس خدای متعال یا وحدانیت وی، حیات پس از مرگ (معاد)، شریعت اسلامی یا نبوت حضرت محمد (ص) را باور نداشته باشد، کافر قلمداد می شود
اکثریت مردم ایران ناخواسته مسلمان هستند و از وقتی به دنیا آمده ایم ما را همانند پدران و مادرانمان مسلمان نامیده اند. حال اگر به هر دلیل دین مزبور را نخواهیم و آن را باعث بدبختی یک جامعه بدانیم مرتد هستیم و مهدورالدم! مغلطه ای بزرگ تر از این نیست که یک دین کامل و ناب دانسته شود و هر آنچه غیر آن را باطل، و دگراندیش به دلیل نپذیرفتن و سرباز زدن از آن مرتد به حساب بیاید و تحت تعقیب قرار گیرد. به راستی که عقاید قبیله ای و وحشیگری بیابانی دارد خود را در قالب یک جمهوری ساختگی در قرن ٢١ نشان می دهد. همه افراد در انتخاب عقیده خود آزاد هستند اما مشکل اینجاست که دین خود را کامل و عین حقیقت می داند و دیگران را به پیروی از عقیده مجبور می سازد، و در جامعه مبتنی بر حکومت اسلامی فرد یا باید دیندار باشد و یا ناچار است که تظاهر به دینداری کند(ریا) وگرنه توسط حاکمان شرع مجازات می شود.
سایت حوزه در جای دیگر نوشته است:
کفار به سه گروه تقسیم می شوند:
1 . اهل کتاب: یهودی ها و مسیحی ها
2 . شبیه اهل کتاب: زرتشتی ها . بر اساس روایات، زرتشتیان دارای کتاب آسمانی بودند که در طول تاریخ از میان رفته است .
3 . مشرکان و سایر کفار
البته وقتی به یک نواندیش مسیحی در ایران رحم نمی کنند و او را به مرگ محکوم کرده اند، چنین اتفاقی قابل درک به نظر می رسد. از نظر اسلام همه به جز مسلمان به نوعی در زمره کفار هستند و از نظر شیعه که باز درصد کمی از کل مسلمین تشکیل می دهد، باقی مسلمانان را نیز گمراه و ناصبی می خواند! در کل فتوادهندگان شیعه از میان ٧ میلیارد انسان در کره خاکی، ٦ میلیارد را کافر و ٩٠٠ میلیون نفر را ناصبی گمراه می دانند و خودشان را قبول دارند. آیا این چیزی جز فاشیسم دینی محسوب می شود؟
حتی بیات زنجانی که نسبت به دیگر ملایان کمی بازتر و پشتیبان اصلاحطلبان به نظر می رسد در سایت خود قسمت احکام ارتداد نوشته است:
پس از آنکه ارتداد مرتد فطری نزد حاکم شرع ثابت شد، حاکم نباید او را- پس از اثبات- توبه دهد و توبهاش را قبول کند و حکم قتل را دربارۀ وی صادر نکند، مانند حدّ زنا که اگر به وسیلۀ شهود به اثبات برسد حاکم نمیتواند از آن بگذرد.
این دین در قدرت خطرناک است و منتقدان خود را به مرگ تهدید می کند، و همین دلیل محکمی است بر این که باید هرچه زودتر از اریکه قدرت به پایین کشیده شود. به دور از قدرت نیز باید بر آن زنجیری زد و آن را در مساجد محبوس نمود چرا که باز تضمینی برای رام شدن آن نیست. دینی که منتقدان خود را تهدید جانی کند و آن ها را همردیف خوک و سگ بداند هیچ جای دفاعی ندارد.
---------------------------------------
١- فتوا از سوی بروجردی
٢- فتوا از سوی لنکرانی
٣- فتوا از سوی خمینی
باید درهمهسایتهای مستقل وطرفدارازادی یک اعتراض همه جانبه علیه تحجر وتقدس گرایی برپاگردد دیگر زمان بستن دهانهابه دلیل ابراز هرگونه نظر برختاف مذاهب وهرچیزی درهاله ای ازتقدس خرافه گذشته است
پاسخحذفبه قول استاد مشیری
پاسخحذفبین خدایانی که بشر داشته الله مدینه از همه عقب مانده تر و جنایتکارتره . تمام بدبختیهای ما از اسلام است
لطفا با من تماس بگیرید
پاسخحذفgomnamgomnamian
در جیمیل