۱۳۹۰/۶/۱۱

آقای یوسفی اشکوری, لطفا آیه ۳۴ سوره نسا مربوط به کتک زدن زنان را ماله کشی نکنید

آقای حسن یوسفی اشکوری از نمایندگان دور اول مجلس، امروز طی مصاحبه ای در برنامه پارازیت در پاسخ به پرسشی مبنی بر جایز بودن و یا نبودن کتک زدن زنان طبق آیه صریح ۳۴ سوره نسا سخنانی گفت که خلاصه اش چنین است: 

قران که یک آیه ندارد، در قران در آیه های دیگر به والا بودن ارزش زن معترف است و او را در انسانیت برابر مرد می داند بنابراین باید آیات دیگر را مد نظر قرار داشت و آن ها را کنار یکدیگر قرار داد، پس مرد امتیازی نسبت به زن ندارد و زن امتیازی نسبت به مرد ندارد. برابری حقوقی در آن زمان وجود نداشت و اگر تبعیضاتی هم وجود داشت مربوط به آن زمان و تابع آن شرایط است و اگر این سوال را امروز از من بپرسید من می گویم خیر، مرد حق ندارد زنش را کتک بزند. آن آیه سوره ۳۴ سوره نسا هم تفسیرهای خاصی خودش را دارد و اگر بر فرض "ضرب" را به معنای زدن فیزیکی بگیریم این تابع شرایطی است که آن زمان شاید معنای روشنی داشت، در شرایط فعلی که زن و مرد هر دو در عرصه اجتماع یکسان و برابر هستند و از حقوق برابر برخوردار هستند طبیعی است که این موضوعات در شرایط امروز صادق نیست.


ابتدا آیه سوره ۳۴ نسا را بررسی می کنیم...

الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا ﴿۳۴﴾

مردان بر زنان قيمومت و سرپرستي دارند ، به خاطر اينكه خدا بعضي را بر بعضي برتري داده ، و به خاطر اين كه مردان از مال خود نفقه زنان و مهريه آنان را مي‏دهند ، پس زنان صالح و شايسته بايد فرمانبر شوهران در كام‏گيري و تمتعات جنسي و حافظ ناموس و منافع و آبروي آنان در غيابشان باشند ، همانطور كه خدا منافع آنان را حفظ فرموده ، و زناني را كه بيم داريد نافرمانيتان كنند ، نخست اندرز دهيد ، اگر به اطاعت در نيامدند ، با آنها قهر كنيد ، و در بستر خود راه ندهيد ، و اگر اين نيز مؤثر نشد بزنيدشان اگر به اطاعت در آمدند ديگر براي ادامه زدنشان بهانه‏جويي مكنيد ، و به خاطر علوي كه خدا به شما داده مغرور نشويد ، كه دارنده علو و بزرگي خدا است1

طبق نص صریح قران مردان می توانند همسرشان را کتک بزنند و این جای هیچ بحثی را باقی نمی گذارد. هر چند که  ۳ ترجمه معتبر فولادوند، خرمشاهی و مکارم تحریف آشکار است و در واقع در قرآن دست بردند با ماله کشی کلمه "بزنیدشان" را به "ترکشان کنید" تغییر دادند و توجیهی هم برایش درست کردند
اما به هر حال مفهوم "ضرب" به معنای زدن است و مفتی های سنی که مانند آخوندهای شیعه از مغلطه توریه و تقیه استفاده نمی کنند و برداشت خالص از دین را عنوان می کنند و از آن ابایی ندارند، زدن زنان را حق مرد می دانند. اینجا و اینجا

حال آقای یوسفی اشکوری مانند ده ها روشنفکر دینی دیگر به میدان آمده است تا از اسلام برداشتی دموکراتیک داشته باشد. خطابم به آقای اشکوری گرامی است. آقای اشکوری! این که در قرآن آیات زیادی حتی صلح طلبانه هم وجود داشته باشد دلیل بر نبود مطالب خشن آن نیست. خیلی از آیات ملایم مربوط به دوران مکی است و بین دوران مکی و مدنی تفاوت های زیادی وجود دارد و اصولا می توان گفت که در قرآن چون ناسخ و منسوخ زیاد وجود دارد بنابراین موارد متناقض هم دیده می شود. اگر قرآن، زن را در انسانیت هم برابر مرد بداند (که مفهوم آن گنگ است) اما در جامعه برابر نمی داند چون طبق دستور همین آیه مرد نسبت به زن قیومیت دارد و باید او را سرپرستی کند و لذا زن هیچگاه مستقل نیست و تا زمان ازدواج تحت اراده و فرمان پدر است و بعد از ازدواج تحت اراده و فرمان شوهر. طباطبایی در تفسیر المیزان در اینباره چنین می گوید:
معناي قيمومت مرد اين است كه مرد به خاطر اين كه هزينه زندگي زن را از مال خودش مي‏پردازد ، تا از او استمتاع ببرد ، پس بر او نيز لازم است در تمامي آنچه مربوط به استمتاع و هم‏خوابگي مرد مي‏شود او را اطاعت كند ، و نيز ناموس او را در غياب او حفظ كند ، و وقتي غايب است مرد بيگانه را در بستر او راه ندهد ، و آن بيگانه را از زيبائيهاي جسم خود كه مخصوص شوهر است تمتع ندهد و نيز در اموالي كه شوهرش در طرف ازدواج و اشتراك در زندگي خانوادگي به دست او سپرده و او را مسلط بر آن ساخته خيانت نكند .
پس معناي آيه مورد بحث اين مي‏شود كه زنان مسلمان سزاوار است صفت صلاح را پيشه خود بسازند ، كه اگر چنين كنند قهرا قانتات خواهند بود ، يعني همواره و دائما شوهران خود را در هر چه كه از ايشان بخواهند اطاعت خواهند كرد ، البته هر چيزي كه با تمتع شوهران ارتباط داشته باشد ، و واجب است بر آنان كه جانب خود را در همه چيزهايي كه متعلق حق شوهران است در غياب شوهران حفظ كنند .2


 از نظر اسلام زن تنها وظیفه دارد که شوهرش را نگه دارد و پوشیدنی های وی را بشورد و غذا درست کند و نیازهای جنسی شوهرش را برطرف کند و کشتزار مردان هستند به طوری که مردان حق دارند هر جور و هر کجا که دلشان خواست از آن ها بهره برداری کنند3؛ وظایف زن از نگاه اسلام تنها به این موارد خلاصه می شود و جهاد زن هم طبق از زبان علی بن ابی طالب، صبر بر سختی هایی که از جانب شوهرش به او می رسد است!4
به نظر می رسد که در اسلام چیزی به نام عشق و احساس مفهومی ندارد و دست کم از این نظر نمی تواند الگوی زندگی امروزی قرار بگیرد. روشن است که اگر به مردی مجوز ازدواج تا ۴ زن و همخوابگی با بی نهایت کنیز اسیر شده در جنگ داده شود و به زن نگاهی ابزاری و در جهت امیال مرد شود، مرد و یا زن نمی توانند همدیگر را دوست داشته باشند و به یکدیگر محبت کنند. عشق و علاقه بین دو انسان مذکر و مونت زمانی به وجود می آید که بدانند که هر دو برای همدیگر و مکمل هم هستند ولی از آنجایی که یک فرد به عنوان همسر تنها می تواند یک فرد را دوست داشته باشد و نه بیشتر، و از آنجاییکه تمام مردان آن دوره بیش از یک زن داشته اند در نتیجه احساس می شود که بین آن ها عشق و علاقه مفهوم چندانی وجود نداشته است؛ چرا که محال است که یک نفر در آن واحد بتواند عاشق دو نفر باشد.
همچنین اگر بخواهیم تمام آیات را کنار هم گذاشته و مجموع کلی آن را مبنا قرار دهیم باز به مشکل بر می خوریم. در قرآن عبارات ضد و نقیضی در مورد مسایل مختلف وجود دارد و چون ما آن را به صورت کلی و در زمان امروزی بررسی می کنیم بنابراین مرز خوبی و بدی را نمی توانیم دریابیم. دوره ۲۳ ساله پیغمبر دورانی گذرا بوده که وی تمام اعمال و گفتارها را مرحله به مرحله عنوان می کرده و در مورد حوادث مختلف نیز تغییر جهت می داده و رفتار دیگری را پیشه می کرده است. اما این کتاب که از نظر بسیاری از هموطنان کتاب مقدس و آسمانی به حساب می آید آن را تماما یکجا به عنوان الگوی تام زندگی به حساب می آورند و چون جهت گیری ضد و نقیض و ناسخ و منسوخی آن مشکل به وجود می آورد، هضم کردن کلی آن دشوار می شود و هنگامی که آن را با زندگی امروز ناسازگار می بینند، مشاهده می کنیم که با عباراتی نظیر "دوران گذشته است" و "این آیه برای آن زمان بوده است" و "تفسیرهای متعدد وجود دارد" سعی دارند که جوری آن را توجیه کنند. ضمن این که اسلام باید به اندازه کافی ساده بوده باشد که مردم بادیه نشین آن زمان بتوانند آن را درک کنند، به نظر من توجیه آن به وسیله آنچه شما آن را تفاسیر متعدد نامیدید به هیچ وجه مقبول نبوده و قصد مفسران هم تعبیر کردن قرآن به شیوه ای خاص برای گرفتن نتیجه دلخواه بوده است. و نباید هم فراموش کنیم که همه مردم فرصت این را ندارند که به تفاسیر و کتب مراجعه کنند.
شما گفتید که "مرد حق ندارد که زنش را کتک بزند و شرایط امروز اقتضا می کند که زن برابر با مردان در اجتماع فعال باشد". نخست این که این با خود اسلام متناقض است چرا که اسلام مرد را در بیرون از خانه در نظر گرفته است و زنان را در کنج خانه. تا عصر مشروطیت ایران هم این وضع که برگرفته از اسلام سنتی است کم و بیش برقرار بود تا این که روشنفکران تحت تاثیر فرهنگ نوین با این امر مبارزه کردند که با مخالفت آخوندها روبرو شد، چنانکه امروزه نیز آخوندهای محافظه کار نسبت به این موضوع نگران هستند. دوم این که شرایط زن در دنیای امروز ارتباطی با اسلام نداشته و برگرفته از فرهنگ نوین و مدرنیسم و فمینیسم است و بنابراین نمی توان اسلام را با آن تطهیر کرد. سوم این که اگر شرایط امروز نسبت به دنیای ۱۴۰۰ سال پیش قضاوت دیگری دارد، خود نشان دهنده این است که دستورات اسلام جاودان نبوده و مربوط به زمان و مکان خودش بوده است و نمی توان با آن زندگی سالمی داشت. 
همچنین عنوان کردید که "اگر فعل ضرب را به معنای زدن فیزیکی بگیریم تابع شرایطی است که مربوط به زمان خودش بوده است" پرسش اینجاست که پس آیا در نهایت این عبارت مربوط به ضربه ی فیزیکی می شود و یا خیر؟ استفاده از فرضیات کمکی به شفاف سازی نمی کند، باید قاطع بود که آیا ضرب در اینجا به معنای ضربه فیزیکی است؟ از نظر من شواهد و قرائن نشان می دهد که در اینجا "ترک کردن" نمی تواند منظور باشد و حتما "ضربه فیزیکی" مد نظر است. درباره شرایط زمانی و مکانی هم همانطور که گفته شد جاودان نبودن دستورات اسلام به ذهن متبادر می شود.
یک نکته ظریفی هم در این ماجرا وجود دارد. چرا مرد حق دارد که زن را به دلیل نافرمانی تنبیه کند اما زن نمی تواند این کار را در قبال سرکشی های شوهرش انجام دهد؟ به هر حال احتمال خطا از سوی شوهر هم می رود اما این اجازه به زن داده نشده است. تازه بر فرض قبول این آیه، اگر زنی دچار خطا شد و مرد قصد تنبیه او را داشته باشد، مرد از کجا باید بداند که حدود را رعایت می کند و اگر زن دچار حادثه ای شد چه کسی پاسخگوست؟ آیا این آیه اجازه نمی دهد که مردان سو استفاده کنند؟  روشن است که مردان از نظر جثه قوی تر بوده و از سوی دیگر این مردان بودند که در طول تاریخ قانون را نوشته به سود خود تمام کرده اند و زن همیشه مظلوم بوده است. باید قبل از هر چیز به مطالب مرد سالارانه اسلام شک کرد. 

----------------------------------------------
۱ المیزان، طباطبایی، جلد ۴، ص ۵۳۲
۲ همان، ص ۵۴۵
۳ بقره، آیه ۲۲۳
۴ اصول کافی، کلینی، جلد ۵، ص ۹ 




لینک منتشر شده در بالاترین

۵ نظر:

  1. ضمنا اگر می توان آیه های قرآن را برای زمانی خاص لازم الاجرا دانست پس چرا حکم حجاب و شراب و مسائل دیگر که در اساس از یک زمان به بعد در اسلام واجب شده اند،را نباید امروزه کنار گذاشت؟

    پاسخحذف
  2. هر ایرانی‌ با شرف به راستی‌ ایرانی‌ اگر می‌خواهد به راستی‌‌های اسلام اهریمنی پی‌ ببرد میتواند باز گشایی درست تازی نامه یا قرآن را از زبان فرود فولادوند بشنود نه کس دیگری چون این فرود فولادوند بود که به راستی‌ اسلام اهریمنی را برهنه کرد نه کس دیگری:

    همه نفرینهای آفرینش به روح و روان سلمان فارسی خائن و شاگرد ننگینش محمد تازی:






    http://www.youtube.com/watch?v=611T0C7sx7w&feature=related



    http://www.youtube.com/watch?v=0A21YZwWDks&feature=related


    http://www.youtube.com/watch?v=sXQCzVRDF5o&feature=related


    http://www.youtube.com/watch?v=1AfmtX90hFg&feature=related


    http://www.youtube.com/watch?v=RpYCu9-csHM&feature=related


    http://www.youtube.com/watch?v=2BJMCM2Qo4A&feature=related


    http://www.youtube.com/watch?v=qIrXWf8_NrE&feature=related


    http://www.youtube.com/watch?v=cvwmTa3HIlI&feature=related


    http://www.youtube.com/watch?v=mQ_7wx_LA7s&feature=related


    http://www.youtube.com/watch?v=URiDy_XCX24&feature=related


    http://www.youtube.com/watch?v=loyTFQY7BVg&feature=related

    پاسخحذف
  3. هنوز همان بیسواد لافزن از خود راضی که بودی هستی.اسلام توهمات ذهن تو بیسواد لافزن نیست.

    تو که عربی نیفهمی و مسلم هم نیستی لازم نیست به من مسلم یاد بدهی که اسلام چیست.

    پیامبر اسلام شخص دیگری است نه توی بدتر از محمود الاغ !

    پاسخحذف
  4. marg bar eslame mohamad, marg bar hameye oonaye ke cheshm o goosh baste mesle yek ahmagh behesh motaghedan o azash tabeyat mikonan.ina sohbate khode nist ina hatfaye mohamad, bimare jensie ke be khoda nesbateshoon dade, nefrin bar mohamad

    پاسخحذف
  5. ((هنوز همان بیسواد لافزن از خود راضی که بودی هستی.اسلام توهمات ذهن تو بیسواد لافزن نیست.

    تو که عربی نیفهمی و مسلم هم نیستی لازم نیست به من مسلم یاد بدهی که اسلام چیست.

    پیامبر اسلام شخص دیگری است نه توی بدتر از محمود الاغ !))

    البته که من مسلم نیستم و مشخص است که تو مسلم هستی از طرز صحبت کردنت کاملا پیداست. خوب است که کم کم اسلام را می شناسیم و خب طبیعتا از آفتابه همان برون آید که در درون اوست! شماها حتی متون خودتان را هم قبول ندارید. من نوشته ای را بدون خشم و توهین بیان کردم و کسی که از منطق و ادب و احترام بویی نبرده تو بودی. البته چیزی هم برای پاسخگویی در دستان شما نیست, پس راحت باشید!

    پاسخحذف

ما از انتقادات شما پشتیبانی می کنیم ولی نظرات حاوی عبارات رکیک و همچنین اسپم حذف خواهند شد. با سپاس از دیدگاه های شما